صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ط" - فارسی به عربی
طلب
طلب حق
طلب شدن جانور
طلب شده
طلب فتوا کردن
طلب کرد
طلب کردن
طلبکار
طلبید
طلبیدن
طلسم
طلسم امیز
طلسم را باطل کردن
طلسم کردن
طلسم گر
طلق
طلق زدن به
طلوع
طلوع افتاب
طلوع خورشید
طلوع کرد
طلوع کردن
طلیعه چیزی بودن
طماع
طمث
طمع
طمع ورزیدن
طناب
طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
طناب خفت دار
طناب سیمی
طناب نازک
طنز
طنز پرداز
طنزپرداز
طنین
طنین (انداختن)
طنین افکندن
طنین انداختن
طنین بلند
طنین دار شبیه صدای زنگ
طنین داشتن
طنین زنگ
طنین زنگ ایجاد کردن
طوافی کردن
طور
طور دیگر
طوطی
بیشتر