صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ن" - فارسی به عربی
نامزد (مرد)
نامزد انتخابات
نامزد شده
نامزد کردن
نامزد گرفتن
نامزدکردن
نامزدی
نامزدی (در انتخابات)
نامساعد
نامساعد (درمورد باد)
نامساعد (مانند هوا)
نامساوی
نامستقل
نامش را در لیست … وارد کرد
نامشخص
نامشخص بنظر امدن
نامشخص حرف زدن
نامشروع
نامطبوع
نامطلوب
نامطملن
نامطیع
نامعتبر
نامعقول
نامعلوم
نامعلومی
نامعین
نامـه محرمانه
نامفهوم
ناملا یم
ناملایم
نامناسب
نامناسب کردن
نامناسبی
نامنظم
نامنظم رونده
نامنظمی عدسی چشم
نامنویسی
نامنویسی کردن
نامه
نامه ء مخصوص پست هوایی
نامه ء هوایی
نامه رسان
نامه رسمی
نامه سرگشاده
نامه غیر رسمی
نامه منظوم
نامه پیشنهاد
بیشتر