صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ک" - فارسی به عربی
کاردان بودن
کاردانی
کاردیده
کاردینال
کارزار
کارسازی داشتن
کارسخت
کارسخت وطاقت فرسا
کارشناس
کارشناس فنی
کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
کارشناسان داخلى وخارجى
کارشناسان مربوطه
کارشکنی و خرابکاری
کارشکنی وخراب کاری
کارشکنی کرد در
کارفرما
کارفرمان
کارفرمایی
کارمایه ای
کارمزد
کارمند
کارمند تازه
کارمند داخلی
کارمند دفتری
کارمندان
کارمندان و خلبانان هواپیما
کارمهم
کارناوال
کارها
کارهای عادی و روزمره
کاروان شادی
کاروانسرا
کاروبار
کارکرد
کارکردن
کارکردن مزاج
کارکن
کارکنان
کارکنان هواپیما و امثال ان
کارکنان هواپیما وامثال ان
کارگاه
کارگاه بافندگی
کارگر
کارگر بار انداز
کارگر بارانداز
کارگر حفار واستخراج کننده سنگهای معدنی
کارگر طرفشو
بیشتر