nice thing for you help

nice to meet you

nice to meet you sam

nice to meet you too

nice to see you

nice touch

nice try

nice try but no cigar

nice work

niceish

niceling

<hr> معنی : ظریفانه <hr> معانی دیگر : خوب، بخوبی، بطور رضایت بخش، ازروی باریک بینی، بادقت

معنی : ظریفانه معانی دیگر : خوب، بخوبی، بطور رضایت بخش، ازروی باریک بینی، بادقت

nicely

nicely written

nicen

<hr> معنی : وابسته باعتقاد نامه نیسن <hr> معانی دیگر : وابسته به شهر باستانی نیسا (در شمال غربی آسیای صغیر)، نیسایی

معنی : وابسته باعتقاد نامه نیسن معانی دیگر : وابسته به شهر باستانی نیسا (در شمال غربی آسیای صغیر)، نیسایی

nicene

nicene council

nicene creed

<hr> خوبی، قشنگی، ظرافت، دقت

خوبی، قشنگی، ظرافت، دقت

niceness

nicenesses

nicenian

nicenist

niceplace

nicer

nicest

niceties

nicetish

<hr> معنی : دقت، دلپذیری، احتیاط، مطلوبی <hr> معانی دیگر : ظرافت، لطافت، حساسیت، صحت، خوش سلیقگی، فرهیختگی، معرفت، نکته سنجی، باریک بینی، خوبی، حسن، نیکویی، (جمع) جزئیات، ریزه کاری ها، چیزخوب، چیز عالی

معنی : دقت، دلپذیری، احتیاط، مطلوبی معانی دیگر : ظرافت، لطافت، حساسیت، صحت، خوش سلیقگی، فرهیختگی، معرفت، نکته سنجی، باریک بینی، خوبی، حسن، نیکویی، (جمع) جزئیات، ریزه کاری ها، چیزخوب، چیز عالی

nicety

nich markets

nichael

nichd

<hr> معنی : طاقچه، تو رفتگی در دیوار، توی دیوار گذاشتن <hr> معانی دیگر : (معماری) فرورفتگی دیوار (که در آن مجسمه و غیره می گذارند)، تاقچه، کاودیوار، سرکنج، کنج، تو رفتگی دیوار، جای مناسب، محل دنج، موقعیت خوب، وضع خوشایند، مقام سزاوار، (زیست بوم شناسی - نقش هر سازواره یا موجود در محیط خود به ویژه در زنجیره ی خوراکی آن) پرگیر کنش، کنام

معنی : طاقچه، تو رفتگی در دیوار، توی دیوار گذاشتن معانی دیگر : (معماری) فرورفتگی دیوار (که در آن مجسمه و غیره می گذارند)، تاقچه، کاودیوار، سرکنج، کنج، تو رفتگی دیوار، جای مناسب، محل دنج، موقعیت خوب، وضع خوشایند، مقام سزاوار، (زیست بوم شناسی - نقش هر سازواره یا موجود در محیط خود به ویژه در زنجیره ی خ

واژه های حرف "n"