wedding anniversary

wedding band

wedding bells

wedding breakfast

<hr> کلوچه ای که در عروسی به مهمانان میدهندوبرای دوستانی، میفرستند

کلوچه ای که در عروسی به مهمانان میدهندوبرای دوستانی، میفرستند

wedding cake

wedding ceremony

wedding chest

wedding crasher

<hr> روز عروسی، جشن سالیانه عروسی

روز عروسی، جشن سالیانه عروسی

wedding day

wedding dress

wedding favor

wedding feast

wedding gift

wedding gown

wedding guest

wedding hall

wedding invitation

wedding knot

wedding licence

wedding license

wedding list

wedding march

wedding movie

wedding night

<hr> مجلس عروسی یا عقد کنان

wedding party

wedding picture

wedding planer

wedding planner

wedding present

wedding rception

wedding reception

<hr> انگشتر ازدواج، حلقه ی عروسی، حلقه انگشتری نامزدی یا عروسی

انگشتر ازدواج، حلقه ی عروسی، حلقه انگشتری نامزدی یا عروسی

wedding ring

wedding rings

wedding showers

wedding traditions

wedding tuxedo

weddings

wede

weded casing

wedekind

wedel

wedeled

wedeling

wedeln

wedelns

wedels

<hr> <b>معنی</b> : براز، قلم، غازه، گوه، از هم جدا کردن، با گوه نگاه داشتن، با گوه شکافتن <hr> <b>معانی دیگر</b> : پانه، پغار، فانه، هر چیز به شکل گوه، قاچ، بریده، برش، تکه، قطعه، (با گوه) ترکاندن، (لای چیزی) گوه گذاشتن، (چوب را) شکافتن، گیر انداختن یا افتادن، خفت انداختن، (با گوه) محکم کردن، (در جای خود) ثابت کردن، (مجازی) مفتاح، گشاینده، چپاندن، فرو کردن (با فشار)

معنی : براز، قلم، غازه، گوه، از هم جدا کردن، با گوه نگاه داشتن، با گوه شکافتن معانی دیگر : پانه، پغار، فانه، هر چیز به شکل گوه، قاچ، بریده، برش، تکه، قطعه، (با گوه) ترکاندن، (لای چیزی) گوه گذاشتن، (چوب را) شکافتن، گیر انداختن یا افتادن، خفت انداختن، (با گوه) محکم کردن، (در جای خود) ثابت کردن، (مجازی

wedge

wedge analysis

واژه های حرف "w"