صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "ج" - لغت نامه دهخدا
جذ
جذ یسابور
جذاء
جذاب
جذابه
جذاذ
جذاذات
جذاذه
جذاع
جذال
جذام
جذام خانه
جذامر
جذامه
جذامی
جذامیر
جذان
جذانه
جذاه
جذب
جذب القلب
جذب غذا
جذب قلب
جذب قلوب
جذب کردن
جذبات
جذبان
جذبه
جذبه داشتن
جذبی
جذجذه
جذر
جذر اصم
جذر مطلق
جذر منطق
جذر گشای
جذران
جذرانی
جذره
جذرگشای
جذری
جذع
جذع مذع
جذعات
جذعان
جذعم
جذعمه
جذعه
بیشتر