صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "ج" - لغت نامه دهخدا
جدادی
جدار
جدار»
جداره
جداری
جداسته
جداشده
جداشدگی
جداشناس
جداع
جداعه
جدافاء
جدافاه
جدافی
جداقیا
جداقیه
جدال
جدال کردن
جدالاثافی
جدالصحیح
جدالفاسد
جدالموالی
جداله
جدامانده
جداماه
جدامه
جدامی
جدامیش
جدامیشی
جدان
جدانوکر
جدانک
جدانی
جداه
جداول
جداول زیج بطلم
جداول زیج بطلمیوس
جداوه
جداوی
جداً
جداکرده
جداکننده
جداگانه
جداگونه
جدای
جدایا
جدایه
جدایی
بیشتر