فرهنگ عمید

کلاپشت

کلاپیسه

<hr> برابر پارسی : چنک

کلاچ

کلاژ

کلاژاره

کلاژه

کلاک

کلاکموش

کلایو

<hr> مترادف کلب : سگ <hr> برابر پارسی : سگ

مترادف کلب : سگ برابر پارسی : سگ

کلب

کلباسو

کلبتین

<hr> مترادف کلبه : آشیان، آلونک، زاغه، عریش، کاشانه، کوخ، کومه، لانه <hr> متضاد کلبه : صرح، قصر، کاخ

مترادف کلبه : آشیان، آلونک، زاغه، عریش، کاشانه، کوخ، کومه، لانه متضاد کلبه : صرح، قصر، کاخ

کلبه

کلبیون

<hr> مترادف کلت : پارابلوم، تپانچه، رولور

مترادف کلت : پارابلوم، تپانچه، رولور

کلت

کلته

کلج

کلجان

کلخج

کلدانی

کلر

کلرات

کلرور

کلروز

کلروفرم

<hr> مترادف کلروفیل : سبزینه <hr> برابر پارسی : سبزینه

مترادف کلروفیل : سبزینه برابر پارسی : سبزینه

کلروفیل

کلرومیستین

کلرید

کلز

کلسترول

کلستروم

کلسیت

کلسیم

کلش

کلف

<hr> مترادف کلفت : پیشخدمت، خادمه، مستخدمه، رنج، سختی، محنت، مشقت | خشن، ستبر، ضخیم، گنده، درشت، ناهموار <hr> متضاد کلفت : نوکر | باریک، کم حجم، کم قطر، لطیف، نازک

مترادف کلفت : پیشخدمت، خادمه، مستخدمه، رنج، سختی، محنت، مشقت | خشن، ستبر، ضخیم، گنده، درشت، ناهموار متضاد کلفت : نوکر | باریک، کم حجم، کم قطر، لطیف، نازک

کلفت

کلفه

کلل

کلم

کلم برگ

کلم قمری

کلما سنگ

<hr> برابر پارسی : واژه ها

کلمات

کلمرغ

کلمل

<hr> مترادف کلمه : لغت، لفظ، نام، واژه، سخن، کلام، گفتار، امر، فعل <hr> برابر پارسی : واژه

مترادف کلمه : لغت، لفظ، نام، واژه، سخن، کلام، گفتار، امر، فعل برابر پارسی : واژه

واژه های حرف "ک" - فرهنگ عمید