گویش مازنی

ابروبنگستن

ابروخا

ابرودار

ابروشندی

<hr> مترادف ابریز : ( آبریز ) آبریزگاه، توالت، دستشویی، کابینه، مبال، مستراح، دلو، آبدستان، آفتابه، ابریق، مطهره | ( آب ریز ) میزاب، ناو، ناودان

مترادف ابریز : ( آبریز ) آبریزگاه، توالت، دستشویی، کابینه، مبال، مستراح، دلو، آبدستان، آفتابه، ابریق، مطهره | ( آب ریز ) میزاب، ناو، ناودان

ابریز

ابس

ابس بین

ابسان

ابستن ببین

ابسن

ابسکون

ابشکه

ابل

ابل سنگی

ابل چو

ابلس

<hr> مترادف ابلق : دورنگ، دومایه، سفیدوسیاه، روزگار، زمانه، خلنگ <hr> برابر پارسی : دورنگ، ابلک، سیاه سفید

مترادف ابلق : دورنگ، دومایه، سفیدوسیاه، روزگار، زمانه، خلنگ برابر پارسی : دورنگ، ابلک، سیاه سفید

ابلق

ابلق پر

ابلق کهر

ابله دیم

ابله چاکوت

ابلو

<hr> مترادف ابلیس : اهریمن، دیو، شیطان <hr> برابر پارسی : اهریمن، کخ ژنده

مترادف ابلیس : اهریمن، دیو، شیطان برابر پارسی : اهریمن، کخ ژنده

ابلیس

ابن اسفندیار

ابندانک

ابندون

ابندون سر

ابندون ننوس

ابندون کش

<hr> برابر پارسی : ( آبنوس ) چوب سنگ

برابر پارسی : ( آبنوس ) چوب سنگ

ابنوس

<hr> برابر پارسی : پدر، بابا، پاپا

برابر پارسی : پدر، بابا، پاپا

ابو

ابوالفضل خون

ابوالقاسم کو

ابوخل

ابودرج

ابورچپور

ابول

ابول تا

ابول – تا

ابوله

ابومحله

ابوند

ابوه شو

ابوهنه

ابچه

ابچک رز

ابچین

ابکسر

واژه های حرف "ا" - گویش مازنی