نقل قول ها

تمدن بابل

<hr> مترادف تمرکز : مرکزیت، مرکزگرایی <hr> برابر پارسی : یکجایی

مترادف تمرکز : مرکزیت، مرکزگرایی برابر پارسی : یکجایی

تمرکز

<hr> مترادف تملق : تبصبص، تصلف، چاپلوسی، چرب زبانی، ریاکاری، زبان به مزدی، سالوس، مجیز، مجیزگویی، دم لابه، مداهنه، موس موس، چاپلوسی کردن، چرب زبانی کردن، مجیز گفتن، مداهنه کردن، لابه کردن <hr> برابر پارسی : چابلوسی، چاپلوسی، چرب زبانی

مترادف تملق : تبصبص، تصلف، چاپلوسی، چرب زبانی، ریاکاری، زبان به مزدی، سالوس، مجیز، مجیزگویی، دم لابه، مداهنه، موس موس، چاپلوسی کردن، چرب زبانی کردن، مجیز گفتن، مداهنه کردن، لابه کردن برابر پارسی : چابلوسی، چاپلوسی، چرب زبانی

تملق

تمیس

تمیم بن حمد ال ثانی

تن سن

<hr> مترادف تناسخ : نسخ، انتقال نفس، ابطال، باطل کردن، زایل کردن، نسخ کردن، تغییر یافتن، گشتن، منتقل شدن روح ، حلول، تجسد، تجسم

مترادف تناسخ : نسخ، انتقال نفس، ابطال، باطل کردن، زایل کردن، نسخ کردن، تغییر یافتن، گشتن، منتقل شدن روح ، حلول، تجسد، تجسم

تناسخ

تندر استوایی

تنسی ویلیامز

<hr> مترادف تنفس : استنشاق، دم وبازدم، شهیق، نفس کشیدن، دم زدن، استنشاق کردن <hr> برابر پارسی : دمیدن، آهیدن، هو، دمش، دم وبازدم

مترادف تنفس : استنشاق، دم وبازدم، شهیق، نفس کشیدن، دم زدن، استنشاق کردن برابر پارسی : دمیدن، آهیدن، هو، دمش، دم وبازدم

تنفس

تنها ابلهان زنده می مانند

تنها بازمانده

تنها دو بار زندگی می کنیم

تنهای تنهای تنها

<hr> مترادف تنهایی : اعتزال، انزوا، انفراد، عزلت، گوشه نشینی، خلوت، تجرد

مترادف تنهایی : اعتزال، انزوا، انفراد، عزلت، گوشه نشینی، خلوت، تجرد

تنهایی

تنهایی لیلا

تنهایی پرهیاهو

تنگسیر

تنگه وحشت

تهران

تهران ساعت 7 صبح

تهران پلاک 1

تهرانی

تهمورس پورناظری

تهمینه میلانی

<hr> مترادف تهوع : استفراغ، دل آشوب، دل به هم خوردگی، شکوفه، غثیان، قی، استفراغ کردن، قی کردن <hr> برابر پارسی : دل بهم خوردگی

مترادف تهوع : استفراغ، دل آشوب، دل به هم خوردگی، شکوفه، غثیان، قی، استفراغ کردن، قی کردن برابر پارسی : دل بهم خوردگی

تهوع

تو جک را نمی شناسی

تو دیتلوسن

توازن ظریف

<hr> مترادف توبه : استغفار، انابت، انابه، پشیمانی <hr> برابر پارسی : پشیمانی، بازگشت

مترادف توبه : استغفار، انابت، انابه، پشیمانی برابر پارسی : پشیمانی، بازگشت

توبه

توبیاس وولف

توت فرنگی های وحشی

توحید شیرازی

تودورها

توران شهریاری

توران میرهادی

توربو

تورج دریایی

تورستن وبلن

تورمد هاوگن

تورنتون وایلدر

توری کلی

<hr> برابر پارسی : گردشگر

توریست

توشی هیکو ایزوتسو

توشیرو میفونه

توطئه امیز قسمت 2

<hr> مترادف توفان : باد، تندباد، کولاک، غران، غوغاکنان

مترادف توفان : باد، تندباد، کولاک، غران، غوغاکنان

واژه های حرف "ت" - نقل قول ها