فرهنگ اسم ها

<hr> مترادف نرگس : عبهر، نرجس

مترادف نرگس : عبهر، نرجس

نرگس

نرگس خاتون

نرگس دخت

نرگس زهرا

<hr> مترادف نرگسه : پروین، ثریا

مترادف نرگسه : پروین، ثریا

نرگسه

نرگسی

نرگسین

نریمان

نریمن

<hr> مترادف نزاکت : آداب دانی، ادب، تربیت، ظرافت، لطافت، نازکی

مترادف نزاکت : آداب دانی، ادب، تربیت، ظرافت، لطافت، نازکی

نزاکت

<hr> مترادف نزهت : خرمی، سرسبزی، طراوت، پاکی، پاکیزگی، شادی، نشاط، تفریح، خوشگذرانی، سیر، گردش، گشت، پاکدامنی، عفاف <hr> برابر پارسی : پاکی، شادابی، پاکیزگی، نیکویی، پاکدامنی، دلگشایی

مترادف نزهت : خرمی، سرسبزی، طراوت، پاکی، پاکیزگی، شادی، نشاط، تفریح، خوشگذرانی، سیر، گردش، گشت، پاکدامنی، عفاف برابر پارسی : پاکی، شادابی، پاکیزگی، نیکویی، پاکدامنی، دلگشایی

نزهت

نزهت الزمان

نزیه

نزیهه

<hr> مترادف نسا : اناث، بانو، خانم، زن، همسر <hr> متضاد نسا : رجل، مرد <hr> برابر پارسی : زنان، زن

مترادف نسا : اناث، بانو، خانم، زن، همسر متضاد نسا : رجل، مرد برابر پارسی : زنان، زن

نسا

نسار

نساک

نستار

نستر

نسترن

نستهن

نستهین

نستود

نستور

<hr> مترادف نستوه : خستگی ناپذیر، ستیهنده، مبارز، مقاوم

مترادف نستوه : خستگی ناپذیر، ستیهنده، مبارز، مقاوم

نستوه

نسرین

نسرین دخت

نسرین رخ

نسرین رو

نسرین مهر

نسرین نوش

نسرین چهر

نسرینه

<hr> مترادف نسک : پرهیزگاری، تقوا، زهد، پرستش، عبادت، تطهیر

مترادف نسک : پرهیزگاری، تقوا، زهد، پرستش، عبادت، تطهیر

نسک

نسیبا

نسیبه

<hr> مترادف نسیم : باد، بوی خوش، صبا، نفس، وزش <hr> برابر پارسی : باد خنک و آرام

مترادف نسیم : باد، بوی خوش، صبا، نفس، وزش برابر پارسی : باد خنک و آرام

نسیم

نسیما

نسیمه

نسیمک

<hr> مترادف نشاط : انبساط، خرمی، خوشی، شادمانی، شادی، شعف، طرب، عشرت، عیش، نزهت <hr> متضاد نشاط : ناشادی <hr> برابر پارسی : شادی، رامش، شادمانی، شور

مترادف نشاط : انبساط، خرمی، خوشی، شادمانی، شادی، شعف، طرب، عشرت، عیش، نزهت متضاد نشاط : ناشادی برابر پارسی : شادی، رامش، شادمانی، شور

نشاط

نشمیل

نشمین

نشواد

نصار

<hr> مترادف نصر : عون، کمک، مدد، نصرت، یاری <hr> برابر پارسی : یاریگر، یاری دادن، بخشیدن

مترادف نصر : عون، کمک، مدد، نصرت، یاری برابر پارسی : یاریگر، یاری دادن، بخشیدن

واژه های حرف "ن" - فرهنگ اسم ها