صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ت" - واژه نامه بختیاریکا
تخم مرغ پخته شده توسط خاکستر
تخم چشم
تخم گزار
تخمک
تخمی
تدارک
تدارک بینی
تدارکات مجلس جشن عروسی و نامزدی
تداوم
تدرگ
تدفین
تدوی
تر
تر بریز
تر بوو رهده
تر تنک
تر تول
تر دادن
تر شدن
تر مازه
تر مزدی
تر مورو
تر نم بارو
تر و تازه
تر و فرز
تر کردن
تر گا
تر گلو
ترا
ترات
تراجنس
تراز
تراسا
تراسستن
تراش
تراش چوب
تراشکار
تراشیدن
تراشیده
تراشیده شدن
ترال
ترانه
ترانه ای قدیمی
ترانه خوان
تراوش
تراکم
تراکم داشتن چیزی
تربر
بیشتر