صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "و" - واژه نامه بختیاریکا
وریا
وریان دریان
وریانا
وریاندن
وریاهستن
وریدن
وریده
وریزا
وریس
وز
وزغ
وزم
وزن کردن وکشتن
وزنه
وزنه بردار
وزه
وزگ
وزیدن
وساطت
وسایل
وسایل خانه و زندگی را فراهم کردن
وسایل پخت و پز
وستن
وستن وا رکه
وسط
وسط پای ادمی
وسیع
وسیل خانه
وسیله
وش
وشت
وشخستن
وشخستن ز من نفتس کرده به در
وشن
وصال ندادن
وصل کردن
وصلت
وصلتی که دوامی نداشته باشد
وصله
وصله پینه
وصله کردن
وصیت کردن
وضع مالی
وضعیت
وطن
وعده
وفور
وق
بیشتر