انگلیسی به انگلیسی

academic education

<hr> آزادی دانشگاهی، آزادی علمی، آزادی آموزشی (که به استاد و دانشجو حق می دهد آزادانه مطالب مربوط به درس را بدون ترس از بازخواست مورد بحث و مطالعه قرار دهند)، ازادی عمل و بیان معلم یا استاد

آزادی دانشگاهی، آزادی علمی، آزادی آموزشی (که به استاد و دانشجو حق می دهد آزادانه مطالب مربوط به درس را بدون ترس از بازخواست مورد بحث و مطالعه قرار دهند)، ازادی عمل و بیان معلم یا استاد

academic freedom

academic hours

academic institution

academic leave

academic major

academic preparatory class

academic profession

academic question

academic record

academic sports association

academic staff

<hr> سال دانشگاهی، سال تحصیلی

سال دانشگاهی، سال تحصیلی

academic year

<hr> مربوطبه فرهنگستان، ادبی، عضوانجمن دانش بافرهنگستان، دانشجوی دانشگاه

مربوطبه فرهنگستان، ادبی، عضوانجمن دانش بافرهنگستان، دانشجوی دانشگاه

academical

<hr> از دیدگاه دانشگاه، از نظر تحصیلی، شایسته ی دانشگاه یا فرهنگستان، فضل فروشانه، ادیبانه، ملا نقطی وار، چنانچه شایست ه انجمن دانش یافرهنگستانی باشد، ادبیانه

از دیدگاه دانشگاه، از نظر تحصیلی، شایسته ی دانشگاه یا فرهنگستان، فضل فروشانه، ادیبانه، ملا نقطی وار، چنانچه شایست ه انجمن دانش یافرهنگستانی باشد، ادبیانه

academically

<hr> لباس و روپوش سنتی دانشگاهی (شامل کلاه و روپوش معمولا سیاه)، جامه ی استادی، در جمع لباس رسمی استادی دانشگاه، لباس دانشگاهی

لباس و روپوش سنتی دانشگاهی (شامل کلاه و روپوش معمولا سیاه)، جامه ی استادی، در جمع لباس رسمی استادی دانشگاه، لباس دانشگاهی

academicals

<hr> معنی : عضو فرهنگستان، عضوانجمن علمی، عضو اکادمی، عضو انجمن دانش <hr> معانی دیگر : عضو فرهنگستان، عضو انجمن دانش، عضو اکادمی

معنی : عضو فرهنگستان، عضوانجمن علمی، عضو اکادمی، عضو انجمن دانش معانی دیگر : عضو فرهنگستان، عضو انجمن دانش، عضو اکادمی

academician

academicianship

<hr> دانشگاه گرایی، فرهنگستان گرایی، بطریق یا بروش اکادمی

دانشگاه گرایی، فرهنگستان گرایی، بطریق یا بروش اکادمی

academicism

<hr> بطریق یا بروش اکادمی

academism

<hr> معنی : عضو فرهنگستان، فارغالتحصیل یا دانشجوی اکادمی <hr> معانی دیگر : فارهالتحصیل یا دانشجوی اکادمی

معنی : عضو فرهنگستان، فارغالتحصیل یا دانشجوی اکادمی معانی دیگر : فارهالتحصیل یا دانشجوی اکادمی

academist

<hr> معنی : فرهنگستان، دانشگاه، اکادمی، اموزشگاه، انجمن ادباء و علماء، انجمن دانش، مکتب و روش تدریس افلاطونی <hr> معانی دیگر : آکادمی، هنرسرا، هنرکده، دانشکده، مدرسه، مدرسه ی عالی، (امریکا) دبیرستان خصوصی، انجمن یا موسسه ی نویسندگان و هنرمندان، انجمن ادبی (یا هنری)، مکتب، نام باغی در نزدیکی اتن که افلاطون در ان تدریس میکرده است academy

معنی : فرهنگستان، دانشگاه، اکادمی، اموزشگاه، انجمن ادباء و علماء، انجمن دانش، مکتب و روش تدریس افلاطونی معانی دیگر : آکادمی، هنرسرا، هنرکده، دانشکده، مدرسه، مدرسه ی عالی، (امریکا) دبیرستان خصوصی، انجمن یا موسسه ی نویسندگان و هنرمندان، انجمن ادبی (یا هنری)، مکتب، نام باغی در نزدیکی اتن که افلاطون در 

academy

<hr> (امریکا) جایزه ای که فرهنگستان هنر و علوم سینمایی سالیانه اعطا می کند (جایزه ی اسکار)

(امریکا) جایزه ای که فرهنگستان هنر و علوم سینمایی سالیانه اعطا می کند (جایزه ی اسکار)

academy award

academy figure

academy of music

<hr> (سابقا - نام بخشی از استان های شرقی کانادا) آکادیا

(سابقا - نام بخشی از استان های شرقی کانادا) آکادیا

acadia

acadian

<hr> آکاژو (درخت حاره ای که چوب آن برای ساختن کابینت و اشیای نفیس به کار می رود)، ماهون، چوب ماهون، درخت بلا، دریا، قرصکمر، بلادر

آکاژو (درخت حاره ای که چوب آن برای ساختن کابینت و اشیای نفیس به کار می رود)، ماهون، چوب ماهون، درخت بلا، دریا، قرصکمر، بلادر

acajou

<hr> روانشناسى : ناتوانى در حساب

روانشناسى : ناتوانى در حساب

acalculia

acamol

acamol capsules

acamol tablets

acanth

<hr> خار، تیغ، ستون، مهره پشت

خار، تیغ، ستون، مهره پشت

acantha

acanthite

<hr> انواع کرمهای قلاب دار روده ء انسان، خارسران

انواع کرمهای قلاب دار روده ء انسان، خارسران

acanthocephala

<hr> (جانورشناسی) کرم خارسر (کرم روده از شاخه ی acanthocephala)

(جانورشناسی) کرم خارسر (کرم روده از شاخه ی acanthocephala)

acanthocephalan

<hr> معنی : خار دار، خاری، خارشکل، خار مانند <hr> معانی دیگر : مهره مانند، تیغ مانند، خارگونه، خارسان (acanthous هم می گویند)

معنی : خار دار، خاری، خارشکل، خار مانند معانی دیگر : مهره مانند، تیغ مانند، خارگونه، خارسان (acanthous هم می گویند)

acanthoid

acanthokeratodermia

<hr> طب اماس سلولهای خاردار بافت پوششی مالپیقی مالپیگی

طب اماس سلولهای خاردار بافت پوششی مالپیقی مالپیگی

acanthoma

acanthosis

acanthotic

<hr> معنی : کنگر، جنسی از فامیل اکانتاسه <hr> معانی دیگر : (گیاه شناسی) آکانتوس (جنس acanthus از تیره ی acanthaceae)

معنی : کنگر، جنسی از فامیل اکانتاسه معانی دیگر : (گیاه شناسی) آکانتوس (جنس acanthus از تیره ی acanthaceae)

واژه های حرف "a" - انگلیسی به انگلیسی