انگلیسی به انگلیسی

<hr> متفق القول، همدل و هم صدا، هم عقیده، به اتفاق آرا

متفق القول، همدل و هم صدا، هم عقیده، به اتفاق آرا

with one voice

<hr> با آغوش باز، با خوشامد گرم

با آغوش باز، با خوشامد گرم

with open arms

with open eyes

with option to extend

with passion

with pinpoint accuracy

<hr> با کمال مسرت، با کمال میل

با کمال مسرت، با کمال میل

with pleasure

<hr> محقانه، به دلیل قانع کننده

محقانه، به دلیل قانع کننده

with reason

with recourse

with red hands

with reference to

with regard to

with relation to

with reservation

<hr> درباره ی، در مورد، نسبت به

درباره ی، در مورد، نسبت به

with respect to

with restraint

with resumed enthusiasm

with reverence

with seasonal greeting

with spirit

with subtitles

with success

with sympathy

with talent

with the approval of

with the current

<hr> به استثنای، به جز، مگر

with the exception of

with the grain

with the naked eye

with the provision that

with the purpose of

with the tail between the legs

with this ring i thee wed

with translation

with unerring precision

with utmost care

with vigor

with young

with your permission

<hr> معنی : بعلاوه، ضمنا، با آن، با این، با این، با آن <hr> معانی دیگر : بعلاوه ی این، با این وجود، علیرغم آن، با ان

معنی : بعلاوه، ضمنا، با آن، با این، با این، با آن معانی دیگر : بعلاوه ی این، با این وجود، علیرغم آن، با ان

withal

<hr> معنی : صرف نظر کردن، با تعظیم خارج شدن، کنار کشیدن، عقب کشیدن، عقب زدن، عقب نشستن، باز گرفتن، بازگیری کردن <hr> معانی دیگر : پس گرفتن، (از حساب بانکی و غیره) برداشتن، گرفتن، برداشت کردن، درآوردن، بیرون آوردن، بیرون کشیدن، (نگاه و غیره) به جای دیگر معطوف کردن، پس کشیدن، عقب نشینی کردن، پسروی کردن، رفتن، کناره گرفتن، کناره گیری کردن، دست کشیدن، بازگیری

معنی : صرف نظر کردن، با تعظیم خارج شدن، کنار کشیدن، عقب کشیدن، عقب زدن، عقب نشستن، باز گرفتن، بازگیری کردن معانی دیگر : پس گرفتن، (از حساب بانکی و غیره) برداشتن، گرفتن، برداشت کردن، درآوردن، بیرون آوردن، بیرون کشیدن، (نگاه و غیره) به جای دیگر معطوف کردن، پس کشیدن، عقب نشینی کردن، پسروی کردن، رفتن، ک

withdraw

withdraw a motion

withdraw from

withdraw from the golan heights

withdraw the question

withdrawable

<hr> معنی : باز گرفتن، بازگیری، صرفنظر کردن <hr> معانی دیگر : عقب نشینی، پس روی، پس کشی، گردآوری، پس بردن، پس گیری، انصراف، ترک اعتیاد (ترک دارو یا ماده ی معتادکننده که معمولا با دشواری های جسمی و روحی همراه است)، روگردانی، (جماع) پس کشیدن، (حساب بانک) برداشت، withdraw پس گرفتن

معنی : باز گرفتن، بازگیری، صرفنظر کردن معانی دیگر : عقب نشینی، پس روی، پس کشی، گردآوری، پس بردن، پس گیری، انصراف، ترک اعتیاد (ترک دارو یا ماده ی معتادکننده که معمولا با دشواری های جسمی و روحی همراه است)، روگردانی، (جماع) پس کشیدن، (حساب بانک) برداشت، withdraw پس گرفتن

واژه های حرف "w" - انگلیسی به انگلیسی