دانش سگال

دانش صریح

دانش ضمنی

دانش طب

دانش طلب

دانش فروز

دانش فروش

دانش فمینیستی

دانش مدون

دانش مزی

دانش نما

دانش نمائی

دانش نیوش

دانش پذیر

دانش پرست

دانش پرستی

دانش پرور

دانش پروری

دانش پزشکی

دانش پسند

دانش پناه

<hr> مترادف دانش پژوه : دانشجو، فضل طلب، کمال طلب، حکیم، دانا، عالم

مترادف دانش پژوه : دانشجو، فضل طلب، کمال طلب، حکیم، دانا، عالم

دانش پژوه

دانش پژوهی

دانش گزین

دانش گستر

دانشجو

دانشجوی خلبانی

دانشسرا

دانشسرای عالی تهران

دانشسرای مقدماتی

<hr> مترادف دانشمند : حبر، حبل، حکیم، خردمند، دانا، دانشور، عارف، عالم، علامه، فاضل، فرجاد، فرهیخته، فقیه، لبیب، متبحر، محقق، مطلع <hr> متضاد دانشمند : ناپارسا

مترادف دانشمند : حبر، حبل، حکیم، خردمند، دانا، دانشور، عارف، عالم، علامه، فاضل، فرجاد، فرهیخته، فقیه، لبیب، متبحر، محقق، مطلع متضاد دانشمند : ناپارسا

دانشمند

دانشمند حاجب

دانشمند نبیه

دانشمند ژئوفیزیک

<hr> مترادف دانشمندانه : حکیمانه، عالمانه، فاضلانه <hr> متضاد دانشمندانه : جاهلانه

مترادف دانشمندانه : حکیمانه، عالمانه، فاضلانه متضاد دانشمندانه : جاهلانه

دانشمندانه

دانشمندی

دانشمندیه

<hr> مترادف دانشنامه : دیپلم، کارنامه، مدرک، انسیکلوپدی، فرهنگ نامه

مترادف دانشنامه : دیپلم، کارنامه، مدرک، انسیکلوپدی، فرهنگ نامه

دانشنامه

دانشنامه ای

دانشنامه علایی

دانشنامۀ عمومی

دانشنامۀ موضوعی

<hr> مترادف دانشور : حکیم، خردمند، دانا، دانشمند، عالم، علامه، فاضل

مترادف دانشور : حکیم، خردمند، دانا، دانشمند، عالم، علامه، فاضل

واژه های حرف "د" - فرهنگ فارسی