فرهنگ فارسی

<hr> مترادف متکی : دل گرم، مستظهر، معتمد، پشتگرم، تکیه زده <hr> برابر پارسی : استوار

مترادف متکی : دل گرم، مستظهر، معتمد، پشتگرم، تکیه زده برابر پارسی : استوار

متکی

متکیف

متۀ رویش سنج

متی

متیس

<hr> مترادف متیقظ : آگاه، بیدار، تیزهوش، خردمند

مترادف متیقظ : آگاه، بیدار، تیزهوش، خردمند

متیقظ

<hr> مترادف متیقن : بی شبهه، بی شک، بی گمان، حتم، یقین، محقق، ثابت شده، استوار

مترادف متیقن : بی شبهه، بی شک، بی گمان، حتم، یقین، محقق، ثابت شده، استوار

متیقن

متیل

متیل پرورد

متیل پروردگی

متیم

متیم الهاشمیه

<hr> مترادف متین : باوقار، جاافتاده، سنگین، موقر، استوار، محکم، پابرجا، رزین، فرهیخته، خلیق <hr> متضاد متین : جلف، سبک <hr> برابر پارسی : بردبار، آراسته، سنگین، هشیوار

مترادف متین : باوقار، جاافتاده، سنگین، موقر، استوار، محکم، پابرجا، رزین، فرهیخته، خلیق متضاد متین : جلف، سبک برابر پارسی : بردبار، آراسته، سنگین، هشیوار

متین

متینگ

مث

مثئوب

مثاب

مثابت

مثابته

<hr> مترادف مثابه : مانند، مثابت، همانند، اندازه، حد، منزلت، مقام، جایگاه، مکان، شکل، قسم، گونه، نوع

مترادف مثابه : مانند، مثابت، همانند، اندازه، حد، منزلت، مقام، جایگاه، مکان، شکل، قسم، گونه، نوع

مثابه

مثار

مثاعب

مثاغمه

مثافل

مثافله

مثافن

مثافید

مثاق

مثاقف

مثاقیب

<hr> مترادف مثال : مانند، مثابه، مثل، شبیه، همانند، نمونه، امریه، دستور، حکم، فرمان، پیکره، تندیس، مجسمه، پیکر، کالبد، تصویر، تمثال، نقش، تمثیل، حکایت، داستان <hr> برابر پارسی : نمونه، بسان، شبیه، مانند، نشانه، همانند، نموده

مترادف مثال : مانند، مثابه، مثل، شبیه، همانند، نمونه، امریه، دستور، حکم، فرمان، پیکره، تندیس، مجسمه، پیکر، کالبد، تصویر، تمثال، نقش، تمثیل، حکایت، داستان برابر پارسی : نمونه، بسان، شبیه، مانند، نشانه، همانند، نموده

مثال

<hr> مترادف مثال دادن : امر دادن، امر کردن، دستور دادن، فرمان دادن، حکم کردن

مترادف مثال دادن : امر دادن، امر کردن، دستور دادن، فرمان دادن، حکم کردن

مثال دادن

مثال نقض

مثالات

مثالب

مثالثه

مثالج

مثاله

مثاله نویس

مثالی

مثالی شیرازی

مثالی کاشانی

مثالیه

مثامنه

<hr> مترادف مثانه : شاشدان، آبدان <hr> برابر پارسی : شاشدان، پیشاب دان

مترادف مثانه : شاشدان، آبدان برابر پارسی : شاشدان، پیشاب دان

واژه های حرف "م" - فرهنگ فارسی