دیکشنری تخصصی

<hr> معنی : مربوط به نوک یا راس زاویه <hr> معانی دیگر : (زبان شناسی) نوک زبانی، وابسته به نوک زبان، وابسته به راس زاویه، وابسته به بالاترین نقطه، تارکی، قله ای

معنی : مربوط به نوک یا راس زاویه معانی دیگر : (زبان شناسی) نوک زبانی، وابسته به نوک زبان، وابسته به راس زاویه، وابسته به بالاترین نقطه، تارکی، قله ای

apical

apical anxis

apical area

apical papilla

apical series

apical system

apical vein

<hr> سرتیز، نوکدار (مانند برخی برگ ها)، سرسوزنی، نوک تیز، تیز

سرتیز، نوکدار (مانند برخی برگ ها)، سرسوزنی، نوک تیز، تیز

apiculate

apjohnite

<hr> a programming language، اى پى ال، یک زبان برنامه نویسى سطح بالا کامپیوتر : زبان برنامه نویسى رویه گراى سطح بالا براى محاسبات علمى و ریاضى

a programming language، اى پى ال، یک زبان برنامه نویسى سطح بالا کامپیوتر : زبان برنامه نویسى رویه گراى سطح بالا براى محاسبات علمى و ریاضى

aplaquere

aplasia

<hr> سنگ آپلیت (نوعی گرانیت)

سنگ آپلیت (نوعی گرانیت)

aplite

aplowite

apnea

<hr> (گیاه شناسی) جدابرچه، رهابرچه

(گیاه شناسی) جدابرچه، رهابرچه

apocarpous

apocenter

<hr> (کالبد شناسی) وابسته به ترشح عرق از غدد ژرف در زیر پوست، آپوکرین

(کالبد شناسی) وابسته به ترشح عرق از غدد ژرف در زیر پوست، آپوکرین

apocrine

apocromat lens

<hr> اظهرمن الشمس، (منطق) برهان لازم و کافی، سهل الاثبات، حقیقت آشکار (apodeictic هم می گویند)، شامل یا مستلزم بیان حقیقت، قابل توضیح

اظهرمن الشمس، (منطق) برهان لازم و کافی، سهل الاثبات، حقیقت آشکار (apodeictic هم می گویند)، شامل یا مستلزم بیان حقیقت، قابل توضیح

apodictic

apodictic judgement

<hr> (دستور زبان - در جمله ی شرطی) عبارتی که بیانگر نتیجه ی جمله است، عبارت بازدهنده، مکمل جمله ء شرطی، نتیجه جمله ء شرطی

(دستور زبان - در جمله ی شرطی) عبارتی که بیانگر نتیجه ی جمله است، عبارت بازدهنده، مکمل جمله ء شرطی، نتیجه جمله ء شرطی

apodosis

apodosis thesis

<hr> (فیزیولژی - بخش پروتئینی آنزیم که برای فعال شدن نیاز به کوآنزیم دارد) نیمچه آنزیم، جدازیما

(فیزیولژی - بخش پروتئینی آنزیم که برای فعال شدن نیاز به کوآنزیم دارد) نیمچه آنزیم، جدازیما

apoenzyme

apogean tide

<hr> معنی : اوج، نقطهء کمال، اعلی درجه، نقطهء اوج، ذروه <hr> معانی دیگر : (مجازی) اوج، (نجوم و فضاشناسی - مدار ماه و ماهواره ها) دورترین فاصله از زمین، اوج (در مقابل: حضیض یا perigee)

معنی : اوج، نقطهء کمال، اعلی درجه، نقطهء اوج، ذروه معانی دیگر : (مجازی) اوج، (نجوم و فضاشناسی - مدار ماه و ماهواره ها) دورترین فاصله از زمین، اوج (در مقابل: حضیض یا perigee)

apogee

apomagmatic

apomorphy

<hr> (کالبد شناسی) نیام ماهیچه، غلاف ماهیچه

(کالبد شناسی) نیام ماهیچه، غلاف ماهیچه

aponeurosis

<hr> معنی : سکته، سکتهء ناقص <hr> معانی دیگر : (پزشکی)، هر گونه خون ریزی شدید اندام

معنی : سکته، سکتهء ناقص معانی دیگر : (پزشکی)، هر گونه خون ریزی شدید اندام

apoplexy

<hr> معنی : کلمات قصار <hr> معانی دیگر : (هندسه) ارتفاع (کثیرالاضلاع منتظم)، سهم (هرم منتظم)، ارتفاع

معنی : کلمات قصار معانی دیگر : (هندسه) ارتفاع (کثیرالاضلاع منتظم)، سهم (هرم منتظم)، ارتفاع

apothem

<hr> مخفف:، ضمیمه، عملی، منصوب، شاگرد، مخفف: ضمیمه مخفف: عملی مخفف: منصوب مخفف: شاگرد مخفف: مصوبه، تصویب شده

مخفف:، ضمیمه، عملی، منصوب، شاگرد، مخفف: ضمیمه مخفف: عملی مخفف: منصوب مخفف: شاگرد مخفف: مصوبه، تصویب شده

appalachian mountain club

apparaisal

<hr> معنی : لوازم، ساز، دستگاه، ماشین، اسباب، جهاز، الت <hr> معانی دیگر : ماشین آلات، ساز افزار، بساط، سازمان، (فیزیولژی) چند عضو بدن که کارشان به هم مربوط است، pl اسباب

معنی : لوازم، ساز، دستگاه، ماشین، اسباب، جهاز، الت معانی دیگر : ماشین آلات، ساز افزار، بساط، سازمان، (فیزیولژی) چند عضو بدن که کارشان به هم مربوط است، pl اسباب

apparatus

<hr> معنی : اسباب، جامه، رخت، پوشاندن، اراستن <hr> معانی دیگر : تن پوش، لباس، (مجازی) جامه، پوشش، ملبس کردن، جامه دار کردن، آراستن، مزین کردن

معنی : اسباب، جامه، رخت، پوشاندن، اراستن معانی دیگر : تن پوش، لباس، (مجازی) جامه، پوشش، ملبس کردن، جامه دار کردن، آراستن، مزین کردن

apparel

apparel industry

apparel wool

<hr> معنی : معلوم، ظاهر، مسلم، اشکار، پیدا، واری مسلم <hr> معانی دیگر : آشکار، هویدا، ظاهری، صوری، وانمودین، مبرهن، به آسانی قابل درک یا رویت، نمایان، واضح، وارک مسلم

معنی : معلوم، ظاهر، مسلم، اشکار، پیدا، واری مسلم معانی دیگر : آشکار، هویدا، ظاهری، صوری، وانمودین، مبرهن، به آسانی قابل درک یا رویت، نمایان، واضح، وارک مسلم

واژه های حرف "a" - دیکشنری تخصصی