انگلیسی به فارسی

<hr> (پستانداران و دوزیستان) روجناغ (فرازترین بخش استخوان سینه)

(پستانداران و دوزیستان) روجناغ (فرازترین بخش استخوان سینه)

episternum

epistilbite

<hr> معنی : رساله، نامه، نامه منظوم، مراسله <hr> معانی دیگر : نامه (به ویژه نامه ی دراز و رسمی یا پندآمیز- معمولا با تداعی مزاح آمیز)، رقعه، مرقومه، مکتوب، (حرف بزرگ) هر یک از رساله های انجیل که توسط برخی از رسولان آغازین مسیحی نوشته شده است

معنی : رساله، نامه، نامه منظوم، مراسله معانی دیگر : نامه (به ویژه نامه ی دراز و رسمی یا پندآمیز- معمولا با تداعی مزاح آمیز)، رقعه، مرقومه، مکتوب، (حرف بزرگ) هر یک از رساله های انجیل که توسط برخی از رسولان آغازین مسیحی نوشته شده است

epistle

epistler

epistlers

epistles

epistolar

epistolarian

epistolarily

<hr> معنی : رسالهای، نامهای <hr> معانی دیگر : وابسته به نامه نگاری، نامه نگارانه، به صورت نامه، مکاتبه ای

معنی : رسالهای، نامهای معانی دیگر : وابسته به نامه نگاری، نامه نگارانه، به صورت نامه، مکاتبه ای

epistolary

epistolatory

epistolean

epistolic

epistolical

epistolise

epistolised

epistolising

epistolist

epistolizable

epistolization

epistolize

epistolizer

epistolizing

epistolographer

epistolographic

epistolography

epistomal

epistomata

epistomian

epistroma

epistrophe

epistropheal

epistrophic

epistrophy

epistyle

epistyles

epistylis

episyllogism

episynthetic

episyntheton

epit

<hr> معنی : نوشته روی سنگ قبر، وفاتنامه <hr> معانی دیگر : (نوشته ی روی سنگ قبر) سنگ نبشته ی گور، گور نگاشت

معنی : نوشته روی سنگ قبر، وفاتنامه معانی دیگر : (نوشته ی روی سنگ قبر) سنگ نبشته ی گور، گور نگاشت

واژه های حرف "e" - انگلیسی به فارسی