انگلیسی به فارسی

mehari

meharis

mehelya

<hr> محمد علی (حکمران مصر)

mehemet ali

mehitzah

mehmandar

mehtar

mehtarship

meibomia

<hr> (عنوان امپراطور ژاپن به نام موتسو هیتو) می جی

(عنوان امپراطور ژاپن به نام موتسو هیتو) می جی

meiji

<hr> جنبش اصلاح طلبانه ی می جی در ژاپن (پس از جلوس امپراطور موتسوهیتو در سال 1867)

جنبش اصلاح طلبانه ی می جی در ژاپن (پس از جلوس امپراطور موتسوهیتو در سال 1867)

meiji restoration

meikle

meikles

meiler

mein

meindre

meinie

meinie or meiny

meinies

meiny

meio

meiobar

meiocene

meionite

meiophylly

meioses

<hr> <b>معنی</b> : تحقیر، تقسیم سلولی، تقسیم کاهشی، نمایش مصغر چیزی، اطناب <hr> <b>معانی دیگر</b> : (زیست شناسی)، کاستمان، میوز، زیست شناسی تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدید میگردد

معنی : تحقیر، تقسیم سلولی، تقسیم کاهشی، نمایش مصغر چیزی، اطناب معانی دیگر : (زیست شناسی)، کاستمان، میوز، زیست شناسی تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدید میگردد

meiosis

meiotaxy

meiotic

meiotically

meir

meisje

meissa

<hr> (آلمان - سده های 14 تا 16) عضو صنف موسیقی دانان و شاعران، رامشگر

(آلمان - سده های 14 تا 16) عضو صنف موسیقی دانان و شاعران، رامشگر

meistersinger

meith

meithei

meitnerium

meizoseismal

meizoseismic

mekbuda

mekeready

mekhitarist

mekilta

mekka

mekometer

<hr> رود مکونگ (که از تبت سرچشمه گرفته و از چین و هندوچین می گذرد و به دریای جنوب چین می ریزد)

رود مکونگ (که از تبت سرچشمه گرفته و از چین و هندوچین می گذرد و به دریای جنوب چین می ریزد)

mekong

واژه های حرف "m" - انگلیسی به فارسی