انگلیسی به فارسی

oprand

<hr> (اسطوره ی روم) آپس (زن کیوان saturn که یونانی ها اورا rhea می خواندند)

(اسطوره ی روم) آپس (زن کیوان saturn که یونانی ها اورا rhea می خواندند)

opsigamy

opsimath

opsimathy

opsiometer

opsonia

opsonic

opsonic index

opsonification

opsonifies

opsonify

opsonifying

<hr> (ماده ی موجود در خونابه که ترکیزه ها و مواد بیگانه را برای نابود شدن توسط بیگانه خوارها آماده می کند) اپسونین، مردنی کننده، مرگ آماد

(ماده ی موجود در خونابه که ترکیزه ها و مواد بیگانه را برای نابود شدن توسط بیگانه خوارها آماده می کند) اپسونین، مردنی کننده، مرگ آماد

opsonin

opsonins

opsonisation

opsonist

opsonium

opsonization

<hr> (ترکیزه و مواد بیگانه ی موجود در خون را) مردنی کردن، مرگ آماد کردن

(ترکیزه و مواد بیگانه ی موجود در خون را) مردنی کردن، مرگ آماد کردن

opsonize

opsonized

opsonizes

opsonizing

opsonogen

opsonoid

opsonology

opsonometry

opsonophilia

opsonophoric

opsonotherapy

opsy

<hr> معنی : انتخاب کردن، برگزیدن <hr> معانی دیگر : (معمولا با: to یا for) گزیدن، ترجیح دادن، مخفف:، نوری، عینک ساز، نورشناسی

معنی : انتخاب کردن، برگزیدن معانی دیگر : (معمولا با: to یا for) گزیدن، ترجیح دادن، مخفف:، نوری، عینک ساز، نورشناسی

<hr> ترجیح ندادن، از انجام کاری صرفنظر کردن

ترجیح ندادن، از انجام کاری صرفنظر کردن

opt out

optable

optably

optant

optate

optation

<hr> معنی : تمنایی، ارزویی، وابسته به طلب و تمنا <hr> معانی دیگر : بیانگر آرزو یا خواسته، آرزویی، دلخواستنی، (دستور زبان) تمنایی، (وجه) دعایی

معنی : تمنایی، ارزویی، وابسته به طلب و تمنا معانی دیگر : بیانگر آرزو یا خواسته، آرزویی، دلخواستنی، (دستور زبان) تمنایی، (وجه) دعایی

optative

optatively

optatives

opted

opthalmic

opthalmophorium

opthalmothermometer

<hr> معنی : چشم، شیشه عینک، چشمی، بصری، وابسته به بینایی <hr> معانی دیگر : وابسته به چشم و بینایی، دیدی، دیدشی، دیداری

معنی : چشم، شیشه عینک، چشمی، بصری، وابسته به بینایی معانی دیگر : وابسته به چشم و بینایی، دیدی، دیدشی، دیداری

واژه های حرف "o" - انگلیسی به فارسی