انگلیسی به فارسی

<hr> محله ی فواحش، روسپی محله، محله فواحش

محله ی فواحش، روسپی محله، محله فواحش

red light district

red lndian

red maids

<hr> (زننده) سرخپوست، سرخ مرد

(زننده) سرخپوست، سرخ مرد

red man

red maple

red marrow

<hr> گوشت قرمز، گوشت گاو و گوسفند (در برابر: white meat یا گوشت مرغ و ماهی و خوک)

گوشت قرمز، گوشت گاو و گوسفند (در برابر: white meat یا گوشت مرغ و ماهی و خوک)

red meat

red mulberry

<hr> معنی : شاه ماهی <hr> معانی دیگر : شاه ماهی

معنی : شاه ماهی معانی دیگر : شاه ماهی

red mullet

<hr> معنی : کارگر دهاتی <hr> معانی دیگر : درجنوب اتازونی کارگر دهاتی، جواد - خز

معنی : کارگر دهاتی معانی دیگر : درجنوب اتازونی کارگر دهاتی، جواد - خز

red neck

red oak

<hr> معنی : گل اخری <hr> معانی دیگر : اخرای سرخ

معنی : گل اخری معانی دیگر : اخرای سرخ

red ocher

red onion

red osier

red osier dogwood

red pencil

<hr> فلفل قرمز (رجوع شود به: capsicum)

فلفل قرمز (رجوع شود به: capsicum)

red pepper

red periwinkle

red pimpernel

red pine

<hr> گاو سرخ رنگ (انواع گاوهای گوشتی و شیری که اصل آنها از انگلیس است)، (جانورشناسی) سهره ی کاکل قرمز (جنس acanthis)

گاو سرخ رنگ (انواع گاوهای گوشتی و شیری که اصل آنها از انگلیس است)، (جانورشناسی) سهره ی کاکل قرمز (جنس acanthis)

red poll

red porgy

red rat snake

red region

<hr> رجوع شود به: sockeye salmon

red salmon

red sandalwood

red sanders

red sanderswood

red saunders

red scare

<hr> دریای سرخ، بحر احمر (461000 مترمربع)

دریای سرخ، بحر احمر (461000 مترمربع)

red sea

red setter

<hr> (نجوم - فیزیک) سرخ سویی (در اثر doppler effect)

(نجوم - فیزیک) سرخ سویی (در اثر doppler effect)

red shift

red shrubby penstemon

red silk-cotton tree

red silver fir

red siskin

<hr> (جانور شناسی) سرخو (انواع ماهی های قرمز رنگ به ویژه sebastes ruberrimus و lujanus campechanus)

(جانور شناسی) سرخو (انواع ماهی های قرمز رنگ به ویژه sebastes ruberrimus و lujanus campechanus)

red snapper

red sorrel

red spider

red spider mite

red spruce

red squill

red squirrel

<hr> معنی : فرمالیته اداری، تشریفات زائد، نوار باریک قرمز، مقررات دست و پاگیر <hr> معانی دیگر : ترتیب اداری، سلسله مراتب، روال کار اداری

معنی : فرمالیته اداری، تشریفات زائد، نوار باریک قرمز، مقررات دست و پاگیر معانی دیگر : ترتیب اداری، سلسله مراتب، روال کار اداری

red tape

<hr> سرخ خیزاب (سرخ شدن آب دریا در اثر انبوه شدن خزه ها یا شوجه های سرخ رنگ)

سرخ خیزاب (سرخ شدن آب دریا در اثر انبوه شدن خزه ها یا شوجه های سرخ رنگ)

واژه های حرف "r" - انگلیسی به فارسی