نسیه کردن قبض تصدیق بدهی

نسیه کردن قبض رسید

نشآب

نشئت

نشئت گرفتن

<hr> مترادف نشئه : تلذذ، سرخوشی، سکر، کیف، کیفور، لذت، مستی، نشوت

مترادف نشئه : تلذذ، سرخوشی، سکر، کیف، کیفور، لذت، مستی، نشوت

نشئه

نشئه (خودمانی)

نشئه (عامیانه)

نشئه شدن

نشئه کردن (خودمانی)

نشئه کردن (عامیانه)

نشئه کردن دارو

نشئه کردن مواد مخدر

نشئگی

نشئگی (خودمانی)

نشئگی (عامیانه)

نشا

<hr> مترادف نشا کردن : غرس کردن، کاشتن، نشاندن

مترادف نشا کردن : غرس کردن، کاشتن، نشاندن

نشا کردن

نشاب

نشاختن

نشادر

نشاسته

نشاسته ای

نشاسته حیوانی

نشاسته حیوانی (شیمی)

نشاسته دار

نشاسته ذرت

نشاسته کاساو

نشاسته کاساو (گیاه شناسی)

<hr> مترادف نشاط : انبساط، خرمی، خوشی، شادمانی، شادی، شعف، طرب، عشرت، عیش، نزهت <hr> متضاد نشاط : ناشادی <hr> برابر پارسی : شادی، رامش، شادمانی، شور

مترادف نشاط : انبساط، خرمی، خوشی، شادمانی، شادی، شعف، طرب، عشرت، عیش، نزهت متضاد نشاط : ناشادی برابر پارسی : شادی، رامش، شادمانی، شور

نشاط

نشاط آور

<hr> مترادف نشاط انگیز : شادی بخش، شورانگیز، شوق آمیز، طرب انگیز، طربناک، فرح بخش، نزهت بخش <hr> متضاد نشاط انگیز : ملال انگیز

مترادف نشاط انگیز : شادی بخش، شورانگیز، شوق آمیز، طرب انگیز، طربناک، فرح بخش، نزهت بخش متضاد نشاط انگیز : ملال انگیز

نشاط انگیز

<hr> مترادف نشاط اور : ( نشاطآور ) سرورانگیز، شادی بخش، شورانگیز، طرب انگیز، فرحناک، مسرت آمیز، مسرت بخش، نشاطافزا، نشاطانگیز <hr> متضاد نشاط اور : ( نشاطآور ) ملال آور

مترادف نشاط اور : ( نشاطآور ) سرورانگیز، شادی بخش، شورانگیز، طرب انگیز، فرحناک، مسرت آمیز، مسرت بخش، نشاطافزا، نشاطانگیز متضاد نشاط اور : ( نشاطآور ) ملال آور

نشاط اور

نشاط بخشیدن

نشاط زندگی

نشاط و حرارت

نشاف

<hr> مترادف نشان : آرم، امارت، رمز، علامت، مدال، نشانه، نشانی، آیه، اثر، رد، رگه، انگ، تمغا، داغ، نقش، آماج، تیر، هدف، سراغ

مترادف نشان : آرم، امارت، رمز، علامت، مدال، نشانه، نشانی، آیه، اثر، رد، رگه، انگ، تمغا، داغ، نقش، آماج، تیر، هدف، سراغ

واژه های حرف "ن" - فارسی به انگلیسی