akaike

akali

akani

akas

<hr> روانشناسى : بیقرارى حرکتى

روانشناسى : بیقرارى حرکتى

akathisia

akathsia

akce

akhal teke

<hr> معنی : دست بکمر زده <hr> معانی دیگر : دو دست بر کمر، دست به کمر زده و آرنج ها باز

معنی : دست بکمر زده معانی دیگر : دو دست بر کمر، دست به کمر زده و آرنج ها باز

akimbo

<hr> معنی : وابسته، یکسان <hr> معانی دیگر : مانند، همانند، شبیه، مثل، همجنس، مشابه، خویشاوند، هم نسب، منسوب

معنی : وابسته، یکسان معانی دیگر : مانند، همانند، شبیه، مثل، همجنس، مشابه، خویشاوند، هم نسب، منسوب

akin

akin to

akinator

akinesia algera

akinetic

akinetic mutism

akkar

akkun to

akmarcketing

aknowledge

akolad

akoma

akram

akramshali

akrasia

akremen

akro

aksun

akta

aktive

aktivisten

aktualizet

akuji

akulele

akuma

akushu

al anon

al driven

al gore

al last

al mualim

al qaeda

al waha

<hr> (جانورشناسی)، بال، باله، بالچه، مخفف: (امریکا) ایالت آلاباما، مخفف: انجمن کتابخانه های امریکا، (جانورشناسی) بال، باله، بالچه (جانورشناسی) بالمانند، بالچهمانند مخفف: (آمریکا) ایالت آلاباما مخفف: انجمن کتابخانه های آمریکا، لا

(جانورشناسی)، بال، باله، بالچه، مخفف: (امریکا) ایالت آلاباما، مخفف: انجمن کتابخانه های امریکا، (جانورشناسی) بال، باله، بالچه (جانورشناسی) بالمانند، بالچهمانند مخفف: (آمریکا) ایالت آلاباما مخفف: انجمن کتابخانه های آمریکا، لا

alabama shakes

<hr> معنی : رخام گچی، مرمرسفید <hr> معانی دیگر : مرمر (نوعی سنگ گچ متبلور که در مجسمه سازی به کار می رود)، رخام، نوعی کلسیت (کربنات کلسیم متبلور) که اغلب در استالاکتیت ها و استالاگمیت ها یافت می شود

معنی : رخام گچی، مرمرسفید معانی دیگر : مرمر (نوعی سنگ گچ متبلور که در مجسمه سازی به کار می رود)، رخام، نوعی کلسیت (کربنات کلسیم متبلور) که اغلب در استالاکتیت ها و استالاگمیت ها یافت می شود

alabaster

پیشنهاد کاربران

واژه های حرف "a" - پیشنهاد کاربران