education university

<hr> آموزشی، وابسته به آموزش و پرورش، تعلیمی، تحصیلی، فرهیختانه، آموزنده، معارفی، فرهنگی، وابسته به تعلیم وتربیت

آموزشی، وابسته به آموزش و پرورش، تعلیمی، تحصیلی، فرهیختانه، آموزنده، معارفی، فرهنگی، وابسته به تعلیم وتربیت

educational

educational agencies

educational attainment

educational audiologist

educational audiology

educational counselor

educational degree

educational equity

educational establishment

educational institution

educational linguistics

educational opportunity

educational program

educational provision

educational sciences

educational software

educational stage

educational trip

educationpsychologists

<hr> معنی : تربیتی، معارفی، تربیت امیز، فرهنگ بخش <hr> معانی دیگر : آموزنده، یاددهنده

معنی : تربیتی، معارفی، تربیت امیز، فرهنگ بخش معانی دیگر : آموزنده، یاددهنده

educative

<hr> معنی : مربی، معلم، فرهیختار <hr> معانی دیگر : آموزگار، دبیر، استاد، دانشیار، پرورشگر

معنی : مربی، معلم، فرهیختار معانی دیگر : آموزگار، دبیر، استاد، دانشیار، پرورشگر

educator

educators

<hr> استنباط، استخراج، نتیجه، مطلب استنباط شده

استنباط، استخراج، نتیجه، مطلب استنباط شده

eduction

eductor

eductor tube

edugame

edule

edutainment

<hr> اسم خاص مذکر (مخفف آن: teddy

اسم خاص مذکر (مخفف آن: teddy

edward

<hr> اسم خاص مونث (مخفف آن: winnie)

اسم خاص مونث (مخفف آن: winnie)

edwina

<hr> مخفف: مهندس برق <hr> ee _ پسوند:، دریافت کننده، - شده، - کننده [appointee]، - مند [employee]، پسوند: (قدیمی) - یی، - نی [portugee و chinee]

مخفف: مهندس برق ee _ پسوند:، دریافت کننده، - شده، - کننده [appointee]، - مند [employee]، پسوند: (قدیمی) - یی، - نی [portugee و chinee]

eee components

eejit

<hr> معنی : مارماهی <hr> معانی دیگر : (جانورشناسی) مارماهی (راسته ی anguilliformes که ماهیان استخوانی و مار مانندی می باشند که باله ی شکمی و پشتی ندارند)

معنی : مارماهی معانی دیگر : (جانورشناسی) مارماهی (راسته ی anguilliformes که ماهیان استخوانی و مار مانندی می باشند که باله ی شکمی و پشتی ندارند)

eel like

eelpot

eels

eenie meenie minie mo

eeny meeny miny moe

eepa

eercise

<hr> معنی : ترساننده، گرفته، وهم اور <hr> معانی دیگر : eery : وهم اور، مکدر

معنی : ترساننده، گرفته، وهم اور معانی دیگر : eery : وهم اور، مکدر

واژه های حرف "e" - پیشنهاد کاربران