lowest income

lowest level

lowest point

lowest priced

lowest unoccupied molecular orbital

lowish

<hr> معنی : زمین پست، پستی زمین <hr> معانی دیگر : زمین گود، زمین فرو افتاده، پست زمین، وابسته به پست زمین، دشت (در مقایسه با کوهستان)، زمین پست، پستی زمین

معنی : زمین پست، پستی زمین معانی دیگر : زمین گود، زمین فرو افتاده، پست زمین، وابسته به پست زمین، دشت (در مقایسه با کوهستان)، زمین پست، پستی زمین

lowland

lowland region

<hr> (عامیانه)، از طبقات پست اجتماع، پست، حقیر، فرومایه

(عامیانه)، از طبقات پست اجتماع، پست، حقیر، فرومایه

lowlife

lowlive

<hr> معنی : پست، بی ادب، عاری از خیال، افتاده، صغیر، دون، بطور پست <hr> معانی دیگر : وابسته به یا در خور مقام پایین، دونپایه، کم رتبه، با حقارت، سربه زیر(انه)، متواضعانه، با فروتنی، فروتن، با خم شدن بسیار، با پستی، پست فطرتانه، با فرومایگی، بد جنسانه، با صدای آهسته، با آوای کوتاه، یواش، بی ارزش، ناچیز، خوار

معنی : پست، بی ادب، عاری از خیال، افتاده، صغیر، دون، بطور پست معانی دیگر : وابسته به یا در خور مقام پایین، دونپایه، کم رتبه، با حقارت، سربه زیر(انه)، متواضعانه، با فروتنی، فروتن، با خم شدن بسیار، با پستی، پست فطرتانه، با فرومایگی، بد جنسانه، با صدای آهسته، با آوای کوتاه، یواش، بی ارزش، ناچیز، خوار

lowly

lowly ranked

lowmaker

lowmarker

lowmid wing

lowuvo1tage

lowyer

loxicographer

<hr> معنی : وفادار، صادق، ثابت، پا بر جا، وظیفه شناس، با وفا، امین، مشروع <hr> معانی دیگر : وفادارانه، صادقانه، از دل و جان، پا برجای

معنی : وفادار، صادق، ثابت، پا بر جا، وظیفه شناس، با وفا، امین، مشروع معانی دیگر : وفادارانه، صادقانه، از دل و جان، پا برجای

loyal

loyal friend

loyal to join

loyality

loyality program

loyalness

loyalties

<hr> معنی : ثبات قدم، وفاداری، سرسپردگی، وظیفه شناسی، صداقت <hr> معانی دیگر : باوفایی، اخلاص

معنی : ثبات قدم، وفاداری، سرسپردگی، وظیفه شناسی، صداقت معانی دیگر : باوفایی، اخلاص

loyalty

loyalty card

loyalty program

loye

loyel

<hr> معنی : معین، لوزی، قرص لوزی شکل، شکل لوزی <hr> معانی دیگر : (دارو سازی) قرص مکیدنی، قرص سرفه

معنی : معین، لوزی، قرص لوزی شکل، شکل لوزی معانی دیگر : (دارو سازی) قرص مکیدنی، قرص سرفه

lozenge

lozenge shaped

lozenge throat

lozenges

<hr> (گرامافون) صفحه ی 33 دور، play long صفحه 33 دور، صفحه دولانی

(گرامافون) صفحه ی 33 دور، play long صفحه 33 دور، صفحه دولانی

lpi radar

lpomology

<hr> lines per second کامپیوتر : تعداد خطوط در ثانیه

lines per second کامپیوتر : تعداد خطوط در ثانیه

lr wpan

lran

lranian

lrfd

lrregular

<hr> مخفف: (نیروی دریایی امریکا) ناو نفر پیاده کن،ناو ویژه ی پیاده کردن نفرات و تجهیزات (در ساحل دشمن)

مخفف: (نیروی دریایی امریکا) ناو نفر پیاده کن،ناو ویژه ی پیاده کردن نفرات و تجهیزات (در ساحل دشمن)

واژه های حرف "l" - پیشنهاد کاربران