پیشنهاد کاربران

serialized

seriate fabric

seriate texture

seriation

seriation technique

sericite

sericitic rocks

<hr> معنی : دنباله، صف، رشته، رده، سلسله، ردیف <hr> معانی دیگر : ریسه، زنجیره، سری، رجه، همایند، دوره، رج واره، (برق) روش هم پیوند، (ریاضی) رشته، (بولینگ) سه دست بازی، (زمین شناسی) زیر چینه، زیر لایه، مجموعه

معنی : دنباله، صف، رشته، رده، سلسله، ردیف معانی دیگر : ریسه، زنجیره، سری، رجه، همایند، دوره، رج واره، (برق) روش هم پیوند، (ریاضی) رشته، (بولینگ) سه دست بازی، (زمین شناسی) زیر چینه، زیر لایه، مجموعه

series

series active power filter

series hybrid

series parallel hybrid

series welding

serinus syriacus

serios accident

<hr> معنی : فکور، جدی، سخت، مهم، فربه، سنگین، خطر ناک، وخیم، خطیر <hr> معانی دیگر : بی شوخی، گرانبار، درباره ی چیزهای مهم و جدی، جانفرسا

معنی : فکور، جدی، سخت، مهم، فربه، سنگین، خطر ناک، وخیم، خطیر معانی دیگر : بی شوخی، گرانبار، درباره ی چیزهای مهم و جدی، جانفرسا

serious

serious accident

serious casualty

serious crime

serious illness

serious leisure

serious looking

serious matter

serious offense

seriouse injure

<hr> جدا، به راستی، رسما، سخت، موقرانه

جدا، به راستی، رسما، سخت، موقرانه

seriously

seriously disturbed

seriously involved in

seriously talented

seriousnes

<hr> اهمیت، سختی، شدت، جدیت، وقار

اهمیت، سختی، شدت، جدیت، وقار

seriousness

seriseous

sería chevre

<hr> معنی : موعظه، اندرز، گفتار، خطبه، وعظ، خطابه، موعظه کردن <hr> معانی دیگر : وابسته بموعظه

معنی : موعظه، اندرز، گفتار، خطبه، وعظ، خطابه، موعظه کردن معانی دیگر : وابسته بموعظه

sermon

seroconversion

serodiscordant

seront autiris�s

seropositive

seroprevalence

<hr> رجوع شود به: serous membrane، مشیمه کاذب، غشاء سروزی

رجوع شود به: serous membrane، مشیمه کاذب، غشاء سروزی

serosa

serosal

serotherapy

<hr> (به ویژه گیاهان گل دار و میوه) دیررس (serotinous هم می گویند)، serotinous دیر رس، دیر شکوفا

(به ویژه گیاهان گل دار و میوه) دیررس (serotinous هم می گویند)، serotinous دیر رس، دیر شکوفا

serotinal

serotiny

serotonergic

<hr> (تنکردشناسی) سروتونین (c10h12n2o)

(تنکردشناسی) سروتونین (c10h12n2o)

serotonin

serotyping

<hr> وابسته به یا دارای سرم یا خونابه، خونابی، پیمابی، ابکی، مائی، خونابه ای

وابسته به یا دارای سرم یا خونابه، خونابی، پیمابی، ابکی، مائی، خونابه ای

واژه های حرف "s" - پیشنهاد کاربران