صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "ع" - مترادف و متضاد
عمه مادری
عمه پدری
عمو
عمو زاده
عمود
عمود بودن
عمودا
عمودی
عمودی بریدن
عمودی قرار دادن
عمودیت
عموم
عموما
عموماً
عمومی
عمومی و رایج
عمومی کردن
عمومیت
عمومیت دادن
عمید
عمیق
عمیقا
عمیقاً
عمیم
عن
عنا
عناب
عناد
عناصر
عنان
عنایت
عنبر
عنبر سایل
عنبرآلود
عنبرسارا
عنبرچه
عنبیه
عنبیه چشم
عنتر
عندلیب
عنصر
عنصر سبک دو ظرفیتی
عنصر شش بنیانی
عنصر فلزی سخت و ابی مایل ب سفید
عنصر قابل اشتعال
عنصر مقاوم
عنصر پنجم یعنی 'اثیر' یا 'اتر'
عنصراسمانی
بیشتر