صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ب" - فارسی به عربی
بزرگ جلوه کردن
بزرگ خاندان
بزرگ داشتن
بزرگ سازی
بزرگ شدن
بزرگ شدن غده تیروءید
بزرگ نما
بزرگ نمایاندن مشکلات
بزرگ کردن
بزرگ کردن (کودک)
بزرگ کننده
بزرگتر
بزرگترین
بزرگترین میمون شبیه انسان
بزرگترین و بالاترین رقم
بزرگترین وبالا ترین رقم
بزرگداشت
بزرگداشتن
بزرگراه
بزرگوار
بزرگی
بزرگی عظمت و شان و اقتدار
بزرگی عظمت وشان واقتدار
بزغاله
بزم
بزمجه
بزمی
بزمین نشستن
بزمین نشستن هواپیما
بزندان افکندن
بزه
بزهکار
بزهکاران را تحویل گرفتن
بزهکارانه
بزهکاری
بزودی
بزور
بزور باز کردن
بزور بازکردن
بزور تهدید یا شکنجه گرفتن
بزور جا دادن
بزور خارج کردن
بزور داخل شدن
بزور داخل شونده
بزور ستاندن
بزور قاپیدن و غصب کردن
بزور و با تهدید مجبوربانجام کاری کردن
بزور و با تهدید(بشلا ق زدن) مجبوربانجام کاری کردن
بیشتر