صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ه" - فارسی به عربی
هر یک از
هر یک از دو تا
هر یکی
هراس
هراس ناگهانی
هراس کردن
هراسان
هراسان کردن
هراسانده
هراسانیدن
هراسبابی شبیه اره
هراسناک
هراسیدن
هراشیدن
هرالتی شبیه گوش یا مثل دسته کوزه
هراینه
هربوته یا میوه خیاری شکل
هرج و مرج
هرج و مرج آفرینی
هرج و مرج افرینی
هرج و مرج طلب
هرج ومرج
هرج ومرج طلب
هرجا
هرجاکه
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکار میرود
هرجور هست
هردمبیل
هردو
هردوی
هرز دادن
هرزدادن
هرزه
هرزه درایی کردن
هرزگی
هرس کردن
هرشخص معین
هرم
هرنوع الت نوک تیز
هرنوع سوسمار بزرگ
هرنوع مشروبات الکلی
هروءین
هرچند
هرچند با اینکه
هرچه
هرچیز
هرچیز برجسته ودیگ مانند
هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
بیشتر