generated submodule

generated traffic

generated voltage

generates

generates of product

generathion

generating

generating buzz

generating curve

generating element

<hr> تابع مولد، تابع زاینده

تابع مولد، تابع زاینده

generating function

generating future cash flow

generating line

generating offspring

generating plant

generating process

generating set

generating system

<hr> معنی : پشت، زایش، قبیله، نسل، تولید، تولید نیرو <hr> معانی دیگر : فرآوری، ابداع، هست سازی، هستش، مردم دوران بخصوصی، زادگان، ایجاد، زه و زاد، نسل اندر نسل، پشت اندر پشت

معنی : پشت، زایش، قبیله، نسل، تولید، تولید نیرو معانی دیگر : فرآوری، ابداع، هست سازی، هستش، مردم دوران بخصوصی، زادگان، ایجاد، زه و زاد، نسل اندر نسل، پشت اندر پشت

generation

generation 9 or 11

generation X

generation alpha

generation and corruption

generation data set

generation gap

generation interval

generation length

generation motions

generation of carriers

generation of electricity

generation of random variables

generation of waves

generation rate

generation side

generation x

generation y

generation z

generational

generational distance

generational divide

generationism

generations

<hr> معنی : تولیدی <hr> معانی دیگر : وابسته به تولید مثل، تناسلی، زایشی، زاد و ولدی، دارای قدرت مولد، سازنده، زایا، فرآور، نسلی

معنی : تولیدی معانی دیگر : وابسته به تولید مثل، تناسلی، زایشی، زاد و ولدی، دارای قدرت مولد، سازنده، زایا، فرآور، نسلی

generative

generative adversarial network

<hr> دستور زبان زاینده (که با دستور زبان سنتی فرق دارد)، دستور زایشی

دستور زبان زاینده (که با دستور زبان سنتی فرق دارد)، دستور زایشی

generative grammar

generative process

generative semantics

generative transformational grammar

واژه های حرف "g"