sadducean

<hr> معنی : صدوقی <hr> معانی دیگر : (یکی از یهودیان باستان که فقط قوانین کتبی یهودیت را قبول داشت - در برابر: pharisee) صدوقی

معنی : صدوقی معانی دیگر : (یکی از یهودیان باستان که فقط قوانین کتبی یهودیت را قبول داشت - در برابر: pharisee) صدوقی

sadducee

sadduceeism

sadducism

sadducize

<hr> مارکی دوساد (نویسنده ی فرانسوی - واژه ی sadism از اسم او ناشی شده)

مارکی دوساد (نویسنده ی فرانسوی - واژه ی sadism از اسم او ناشی شده)

sade

sadeghian

sadfishing

sadge

sadguru

sadhaka

sadhana

sadhanas

sadhe

sadhearted

sadheartedness

sadhika

<hr> (سانسکریت) روحانی هندو

sadhu

sadhus

sadi

sadi school

sadic

sadie

sadie sink

sading

<hr> اتوی سنگین، اتوی دارای دو نوک تیز ودسته متحرک

اتوی سنگین، اتوی دارای دو نوک تیز ودسته متحرک

sadiron

sadirons

sadis

<hr> معنی : بی رحمی <hr> معانی دیگر : (روان شناسی)، (لذت جنسی ناشی از آزار دادن یا تسلط بر شریک جنسی) آزارگری جنسی، سادیسم، نوعی انحراف جنسی که شخص در اثر ان از ازار دادن لذت میبرد

معنی : بی رحمی معانی دیگر : (روان شناسی)، (لذت جنسی ناشی از آزار دادن یا تسلط بر شریک جنسی) آزارگری جنسی، سادیسم، نوعی انحراف جنسی که شخص در اثر ان از ازار دادن لذت میبرد

sadism

sadisms

<hr> معنی : سادیست، کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد <hr> معانی دیگر : sadistic سادیست

معنی : سادیست، کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد معانی دیگر : sadistic سادیست

sadist

<hr> معنی : کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد <hr> معانی دیگر : sadist سادیست

معنی : کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد معانی دیگر : sadist سادیست

sadistic

sadistic act

sadistically

sadists

sadite

<hr> 1- به طور غم انگیز، با غم 2- متاسفانه، به طور تاسف آور، غمگینانه، محزونانه، بسیار بد، سخت

1- به طور غم انگیز، با غم 2- متاسفانه، به طور تاسف آور، غمگینانه، محزونانه، بسیار بد، سخت

sadly

<hr> معنی : خفگی، نژندی، سوگ، غمگینی <hr> معانی دیگر : دلتنگی، حزن

معنی : خفگی، نژندی، سوگ، غمگینی معانی دیگر : دلتنگی، حزن

sadness

sadnesses

sado masochistic

<hr> (روان شناسی) آزارگری - آزارخواهی، سادو مازوخیسم، لذت جنسی بوسیله شکنجه نفس خود یا دیگری

(روان شناسی) آزارگری - آزارخواهی، سادو مازوخیسم، لذت جنسی بوسیله شکنجه نفس خود یا دیگری

واژه های حرف "s"