صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "د" - لغت نامه دهخدا
در ویژه
در پتوک
در پذیر
در پذیرفتن
در پر چین
در پراکندن
در پراکنیدن
در پرست
در پرسین
در پریش
در پش
در پهن
در پوشاندن
در پوشانیدن
در پوشیدن
در پی
در پیخته
در پیش گرفتن
در پیمودن
در پین
در پیچ
در پیچان
در پیچیده
در پیچیدگی
در چفسیدن
در چکاندن
در کاویدن
در کشیده
در کشیدگی
در کندن
در کوبیدن
در کوشیدن
در کوفتن
در گذارنده
در گذاشتنی
در گردانیدن
در گشادن
در گلاله
در گیراندن
در یتیم
در یک ان
درء
درآب
درآباد
درآبد
درآدمی
درآسودن
درآشامیدن
بیشتر