صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "ص" - لغت نامه دهخدا
صرف الدهر
صرف برات
صرف بیجاده رنگ
صرف جیب
صرف خوار
صرف شدن
صرف نظر
صرف نظر کردن
صرف همت کردن
صرف و نحو
صرف کردن
صرفا
صرفان
صرفاً
صرفنده
صرفندی
صرفه
صرفه بر
صرفه بردن
صرفه جو
صرفه جویی
صرفه جویی کردن
صرفه داشتن
صرفه نگاه داشت
صرفه نگاه داشتن
صرفه کاری
صرفی
صرفیون
صرفیین
صرق
صرقاعه
صرقعه
صرقولا
صرلاب
صرم
صرما
صرماء
صرمات
صرماتی
صرمایاتی
صرمایه
صرمران
صرمنجان
صرمه
صرمه کش
صرمی
صرمیه
صرنا
بیشتر