صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "ق" - لغت نامه دهخدا
قطوفه
قطون
قطوند
قطی
قطی دره
قطیا
قطیات
قطیب
قطیبه
قطیره
قطیس
قطیط
قطیطه
قطیطی
قطیع
قطیعاء
قطیعه
قطیعه ٔ ابی النج
قطیعه ٔ ابی النجم
قطیعه ٔ اسحاق
قطیعه ٔ بنی جدار
قطیعه ٔ ربیع
قطیعه ٔ ریسانه
قطیعه ٔ زهیر
قطیعه ٔ عجم
قطیعه ٔ عکی
قطیعه ٔ عیسی
قطیعه ٔ فقهاء
قطیعه ٔ نصاری
قطیعه ٔام جعفر
قطیعهالرقیق
قطیعی
قطیف
قطیفه
قطیفی
قطیقط
قطیل
قطیله
قطیم
قطیمه
قطین
قطینه
قطیه
قظیف
قظیفی
قع
قعا
قعائد
بیشتر