صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ا" - واژه نامه بختیاریکا
از بین رفتن چسبندگی
از بین رونده
از ته تراشیدن مو
از جا بدر شدن
از جا بلند شدن
از جا کندن
از جان گذشته
از حرکت باز ماندن
از حساب
از خواب پریدن
از خوابیدن به مردن
از خود بیخود شدن
از خود بیخود شده
از دست بردن
از دست دادن
از دست در رفتن
از دست دهنده
از دست و پا افتادن
از دو گانگی در اوردن
از دولت
از راه بدر شدن
از راه بدر کردن
از رشد افتادن
از رو نرفتن
از روی بار اصلی کم کردن
از روی میل
از روی کسی گذشتن
از زیبایی افتادن
از سر کول کسی بالا رفتن
از شیر گرفتن نوزادن شیرخواره را گویند
از قبل
از قصد
از مادر شدن
از نو
از هستی ساقط کردن
از هم
از هم دریده
از هم پاشیدن
از هم پاشیده
از هم گسیختگی
از هوش رونده
از وجود
از پا افتادن
از پا افتاده
از پا انداختن
از پا انداز
از پا در اوردن
از پا رفتن
بیشتر