صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ت" - واژه نامه بختیاریکا
تجدید
تجرد
تجزیه
تجمیع
تحت الحمایه قرار گرفتن
تحت تاثیر قرار گرفتن
تحت تسلط
تحت حمایت دیگران
تحت فرمان
تحت فشار قرار دادن
تحت نظر دورادور
تحد
تحده
تحده گر
تحرک
تحرکات بدنی غیر طبیعی ناشی از بیماری یا غیره
تحریک
تحریک امیز بودن گفتار
تحریک شده
تحریک کردن
تحریک کردن شخص
تحریک کردن فرد کم ظرفیت
تحقیر کردن
تحقیق
تحقیق کردن
تحمل کردن
تحمیل خواسته
تحمیل کننده
تحویل دادن
تحویل نگرفتن
تخ
تخار
تخار گریدن
تخت
تخت شاخس
تخت کش
تخته
تختی
تختی سینه
تخریب شده
تخریب کردن
تخریب گر
تخلیه
تخم
تخم بر
تخم حرام
تخم ریزی
تخم مرغ سرخ کرده
بیشتر