انگلیسی به انگلیسی

<hr> معنی : مربوط به ژئو فیزیک <hr> معانی دیگر : مربوط به ژئو فیزیک

معنی : مربوط به ژئو فیزیک معانی دیگر : مربوط به ژئو فیزیک

geophysical

geophysicist

<hr> معنی : زمین فیزیک، متخصص ژئو فیزیک، علم اوضاع بیرونی و طبیعی زمین <hr> معانی دیگر : دانش فیزیک کره ی زمین (آب و هوا و باد و جزر و مد و زلزله و آتشفشان و تاثیرات آنها بر زمین)، ژئوفیزیک، فیزیک زمین

معنی : زمین فیزیک، متخصص ژئو فیزیک، علم اوضاع بیرونی و طبیعی زمین معانی دیگر : دانش فیزیک کره ی زمین (آب و هوا و باد و جزر و مد و زلزله و آتشفشان و تاثیرات آنها بر زمین)، ژئوفیزیک، فیزیک زمین

geophysics

<hr> (گیاهی که جوانه های آن طی زمستان زیر خاک می ماند و بهار دوباره رشد می کند) زمین روی، خاک روی، گیاه خاکی

(گیاهی که جوانه های آن طی زمستان زیر خاک می ماند و بهار دوباره رشد می کند) زمین روی، خاک روی، گیاه خاکی

geophyte

geophytic

<hr> معنی : وابسته به جغرافیای سیاسی <hr> معانی دیگر : وابسته به جغرافیای سیاسی

معنی : وابسته به جغرافیای سیاسی معانی دیگر : وابسته به جغرافیای سیاسی

geopolitical

geopolitically

geopolitician

<hr> مطالعه ی رابطه ی جغرافی و سیاست، سیاسی و جغرافیایی، سیاست جغرافیایی، زمین سیاست، ژئوپولیتیک، جغرافیایی - سیاسی، مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی چون جغرافیا و علم اقتصادو امار درمشی سیاسی و سیاست خارجی کشور

مطالعه ی رابطه ی جغرافی و سیاست، سیاسی و جغرافیایی، سیاست جغرافیایی، زمین سیاست، ژئوپولیتیک، جغرافیایی - سیاسی، مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی چون جغرافیا و علم اقتصادو امار درمشی سیاسی و سیاست خارجی کشور

geopolitics

geoport

georg

georg friedrich hegel

georg wilhelm friedrich hegel

<hr> اسم خاص مذکر، جرج، ژرژ، جرجیس

اسم خاص مذکر، جرج، ژرژ، جرجیس

george

george bancroft

george bernard shaw

george bush

george byron

george clinton

george clooney

george dewey

george fox

george gabriel stokes

george gershwin

george gordon byron

george henry fox

george hepplewhite

george marshall

george mason university

george monck

george monk

george orwell

george robert gissing

george robertson

george stokes

george w bush

george wallace

george washington

george washington carver

george washington university

georges

georges braque

georges henri rouault

georges rouault

<hr> بندر جرج تاون (پایتخت کشور گیانا گویان)

بندر جرج تاون (پایتخت کشور گیانا گویان)

georgetown

<hr> معنی : ژرژت، جرجت <hr> معانی دیگر : ژرژت (پارچه ی نازک و کمی چین دار که در لباس زنانه به کار می رود) (georgette crepe هم می گویند)، جرجت نوعی پارچه حریر و ابریشمی

معنی : ژرژت، جرجت معانی دیگر : ژرژت (پارچه ی نازک و کمی چین دار که در لباس زنانه به کار می رود) (georgette crepe هم می گویند)، جرجت نوعی پارچه حریر و ابریشمی

georgette

<hr> اسم خاص مونث، ایالت جورجیا (در جنوب شرقی آمریکا)، گرجستان، جرجیا

اسم خاص مونث، ایالت جورجیا (در جنوب شرقی آمریکا)، گرجستان، جرجیا

واژه های حرف "g" - انگلیسی به انگلیسی