انگلیسی به انگلیسی

<hr> معنی : گیرنده، یابنده، دریافت کننده <hr> معانی دیگر : به دست آورنده، کسب کننده، (ماده ی مشتعل شونده ای که برای از بین بردن گازهای زاید در لوله ی خلا به کار می رود) گازبر

معنی : گیرنده، یابنده، دریافت کننده معانی دیگر : به دست آورنده، کسب کننده، (ماده ی مشتعل شونده ای که برای از بین بردن گازهای زاید در لوله ی خلا به کار می رود) گازبر

getter

getting

getting a license

getting any

getting back

getting bald

getting drunk

getting hoarse

getting into a state

getting into the habit of

getting into trouble with the law

getting jealous

getting married

getting near

getting nervous

getting organized

getting panicky

getting pregnant

getting rich

getting smaller

getting sunburnt

getting tenure

getting tired

getting to know better

getting together

getting up early

getting used to

getting well

getting wet

<hr> گتیز برگ (شهری در ایالت پنسیلوانیا - که محل نبرد سرنوشت سازی در جنگ های داخلی آمریکا بود و لینکلن رئیس جمهور وقت آمریکا در آنجا نطق معروف خود را ایراد کرد- 1863)

گتیز برگ (شهری در ایالت پنسیلوانیا - که محل نبرد سرنوشت سازی در جنگ های داخلی آمریکا بود و لینکلن رئیس جمهور وقت آمریکا در آنجا نطق معروف خود را ایراد کرد- 1863)

gettysburg

gettysburg address

geula

<hr> رجوع شود به: avens، avens گ، بی&nbsp; شب بو

رجوع شود به: avens، avens گ، بی شب بو

geum

<hr> معنی : بازیچه، چیز جزئی، چیز بی مصرف، چیز قشنگ بی مصرف، چیز ناقابل <hr> معانی دیگر : هر چیز ظاهرا زیبا ولی ذاتا بی ارزش، چیز پر زرق و برق ولی به درد نخور، زیور آلات قلابی، چیزهایی (مثل پولک و منجوق) که چشمگیر ولی کم ارزش اند، خرده ریز، بدلی، زلم زیمبو، خرت و پرت، بازیچه، اشیاء قشنگ بى مصرف

معنی : بازیچه، چیز جزئی، چیز بی مصرف، چیز قشنگ بی مصرف، چیز ناقابل معانی دیگر : هر چیز ظاهرا زیبا ولی ذاتا بی ارزش، چیز پر زرق و برق ولی به درد نخور، زیور آلات قلابی، چیزهایی (مثل پولک و منجوق) که چشمگیر ولی کم ارزش اند، خرده ریز، بدلی، زلم زیمبو، خرت و پرت، بازیچه، اشیاء قشنگ بى مصرف

gewgaw

<hr> معنی : چشمه اب گرم، اتشفشان، ابفشان، فوران تند، چشمه جوشان اب گرم و معدنی <hr> معانی دیگر : آبفشان (چشمه ی آبگرمی که به طور متناوب فواره می زند و در ایسلند و زلاندنو و در پارک معروف یلوستون در ایالت وایومینگ آمریکا یافت می شود)، آبفشان گهگاهی، فوران تند وناگهانی داشتن یا کردن، فوران کردن

معنی : چشمه اب گرم، اتشفشان، ابفشان، فوران تند، چشمه جوشان اب گرم و معدنی معانی دیگر : آبفشان (چشمه ی آبگرمی که به طور متناوب فواره می زند و در ایسلند و زلاندنو و در پارک معروف یلوستون در ایالت وایومینگ آمریکا یافت می شود)، آبفشان گهگاهی، فوران تند وناگهانی داشتن یا کردن، فوران کردن

geyser

gezernet

ghali dr boutros boutros

<hr> کشور غنا، کشور گانا (در غرب افریقا)

کشور غنا، کشور گانا (در غرب افریقا)

ghana

ghanaian

ghanaian cedi

ghanian

gharana

<hr> معنی : گاری، درشکه <hr> معانی دیگر : گاری، درشکه

معنی : گاری، درشکه معانی دیگر : گاری، درشکه

gharry

<hr> هولناکى، رنگ پریدگى

ghastliness

<hr> معنی : مخوف، ترسناک، ژیان، شوم، رنگ پریده، هولناک، خیلی <hr> معانی دیگر : وحشتناک، سهمگین، بسیار ترسناک، بسیار ناخوشایند، خیلی زننده، گست، بسیار بزرگ، فاحش، شبح مانند، روح مانند، (مهجور) وحشت زده، ترسیده

معنی : مخوف، ترسناک، ژیان، شوم، رنگ پریده، هولناک، خیلی معانی دیگر : وحشتناک، سهمگین، بسیار ترسناک، بسیار ناخوشایند، خیلی زننده، گست، بسیار بزرگ، فاحش، شبح مانند، روح مانند، (مهجور) وحشت زده، ترسیده

واژه های حرف "g" - انگلیسی به انگلیسی