انگلیسی به انگلیسی

<hr> مخفف:، ماشین کاری کردن، موج متوسط، متزو فورته، علوم مهندسى : فرکانس متوسط الکترونیک : بسامد متوسط

مخفف:، ماشین کاری کردن، موج متوسط، متزو فورته، علوم مهندسى : فرکانس متوسط الکترونیک : بسامد متوسط

<hr> مخفف: ساخت، تولید، سازندگی، مخفف: ساخت، تولید، سازندگی

مخفف: ساخت، تولید، سازندگی، مخفف: ساخت، تولید، سازندگی

<hr> مخفف:، تولید، ساختن، مخفف: (زبان شناسی) فرانسوی میانه، مخفف: تولید، ساختن مخفف: سازنده، تولید کننده

مخفف:، تولید، ساختن، مخفف: (زبان شناسی) فرانسوی میانه، مخفف: تولید، ساختن مخفف: سازنده، تولید کننده

<hr> مخفف: میلی گرم، مخفف: (شیمی) منیزیم، مسلسل

مخفف: میلی گرم، مخفف: (شیمی) منیزیم، مسلسل

mgmt

<hr> مخفف: مدیر، مخفف: (زبان شناسی) یونانی میانه، مخفف: مدیر مخفف: (زبان شناسی) یونانی میانه مخفف: monseigneur مخفف: monsignor

مخفف: مدیر، مخفف: (زبان شناسی) یونانی میانه، مخفف: مدیر مخفف: (زبان شناسی) یونانی میانه مخفف: monseigneur مخفف: monsignor

<hr> megahertz، مگاهرتز کامپیوتر : یک میلیون سیکل در ثانیه

megahertz، مگاهرتز کامپیوتر : یک میلیون سیکل در ثانیه

<hr> معنی : می، سومین نوت گام دیاتونیک موسیقی <hr> معانی دیگر : (موسیقی - سلفژ) می، مخفف:، میل، آسیاب، میشیگان، مخفف: (انجیل) میکا، میخا، (noun) (موسیقی) می، سومین نوت گام دیاتونیک موسیقی

معنی : می، سومین نوت گام دیاتونیک موسیقی معانی دیگر : (موسیقی - سلفژ) می، مخفف:، میل، آسیاب، میشیگان، مخفف: (انجیل) میکا، میخا، (noun) (موسیقی) می، سومین نوت گام دیاتونیک موسیقی

<hr> مخفف: (ارتش) گمشده در جنگ

مخفف: (ارتش) گمشده در جنگ

mia farrow

<hr> شهر میامی (در ایالت فلوریدا - امریکا)

شهر میامی (در ایالت فلوریدا - امریکا)

miami

miami herald

<hr> معنی : صدای گربه، میومیو، میومیو کردن <hr> معانی دیگر : miaow میومیو کردن

معنی : صدای گربه، میومیو، میومیو کردن معانی دیگر : miaow میومیو کردن

miaou

miaouing

<hr> معنی : صدای گربه، میومیو، میومیو کردن <hr> معانی دیگر : meow میومیو کردن

معنی : صدای گربه، میومیو، میومیو کردن معانی دیگر : meow میومیو کردن

miaow

<hr> معنی : بخار بد بو، دم یا دمه بد بو، بخار یا دمه مسموم کننده <hr> معانی دیگر : محیط بد، اثر ناخوشایند یا مضر، (بخار بدبو که از باتلاق یا مواد فاسد شده ی حیوانی یا گیاهی برمی خیزد و سابقا خیال می کردند موجب مالاریا می شود) بدبخار، دژدمه

معنی : بخار بد بو، دم یا دمه بد بو، بخار یا دمه مسموم کننده معانی دیگر : محیط بد، اثر ناخوشایند یا مضر، (بخار بدبو که از باتلاق یا مواد فاسد شده ی حیوانی یا گیاهی برمی خیزد و سابقا خیال می کردند موجب مالاریا می شود) بدبخار، دژدمه

miasma

miasmal

<hr> miasmatic(al) دارای دمه بد بو، پیداشده از دمه بد بو

miasmatic(al) دارای دمه بد بو، پیداشده از دمه بد بو

miasmatic

miasmic

miaul

<hr> معنی : میکا، تلق نسوز، سنگ طلق، شیشه معدنی <hr> معانی دیگر : (سنگ شناسی: انواع سیلیکات ها که متورق بوده و در برابر گرما و برق مقاومند) میکا (اگر فرانما باشد به آن می گویند isinglass)، میکایی

معنی : میکا، تلق نسوز، سنگ طلق، شیشه معدنی معانی دیگر : (سنگ شناسی: انواع سیلیکات ها که متورق بوده و در برابر گرما و برق مقاومند) میکا (اگر فرانما باشد به آن می گویند isinglass)، میکایی

mica

<hr> معنی : میکایی <hr> معانی دیگر : طلقی، ورقه ورقه

معنی : میکایی معانی دیگر : طلقی، ورقه ورقه

micaceous

<hr> (انجیل) میکا، میخا (مخفف آن: mic یا mi)، نام یکی از پیغمبران بنی اسرائیل

(انجیل) میکا، میخا (مخفف آن: mic یا mi)، نام یکی از پیغمبران بنی اسرائیل

micah

<hr> معنی : موشها <hr> معانی دیگر : جمع واژه ی: mouse، صورت جمع کلمه mouse موشها

معنی : موشها معانی دیگر : جمع واژه ی: mouse، صورت جمع کلمه mouse موشها

mice

<hr> (زیست شناسی - شیمی - یک واحد ساختمانی میکروسکوپی) ریزساز واره، ریزواره (micella هم می گویند)

(زیست شناسی - شیمی - یک واحد ساختمانی میکروسکوپی) ریزساز واره، ریزواره (micella هم می گویند)

micelle

<hr> مخفف:، عید مایکل ماس، مخفف: عید مایکل ماس مخفف: ایالت میشیگان

مخفف:، عید مایکل ماس، مخفف: عید مایکل ماس مخفف: ایالت میشیگان

mich

micha

<hr> معنی : میکائیل، میخائیل، فرشته اعظم <hr> معانی دیگر : اسم خاص مذکر (مخفف آن: mike و mickey)

معنی : میکائیل، میخائیل، فرشته اعظم معانی دیگر : اسم خاص مذکر (مخفف آن: mike و mickey)

واژه های حرف "m" - انگلیسی به انگلیسی