انگلیسی به انگلیسی

nelle harper lee

nelson

nelson mandela

<hr> (در رده بندی های پیشین) نخ کرم (از شاخه ی نخ کرمیان یا nemathelminthes)

(در رده بندی های پیشین) نخ کرم (از شاخه ی نخ کرمیان یا nemathelminthes)

nemathelminth

nematicidal

nematocidal

nematocide

<hr> (زیست شناسی) نخ کیسه، نیش جانور مرجانی

(زیست شناسی) نخ کیسه، نیش جانور مرجانی

nematocyst

nematoda

<hr> (جانورشناسی - کرم شناسی) نخسانه (از شاخه ی nemata ـ معمولا از کرم های انگلی هستند)

(جانورشناسی - کرم شناسی) نخسانه (از شاخه ی nemata ـ معمولا از کرم های انگلی هستند)

nematode

nematoid

nematological

nematologist

<hr> (جانورشناسی) نخسانه شناسی، کرم شناسی

(جانورشناسی) نخسانه شناسی، کرم شناسی

nematology

<hr> (نام بازرگانی) نمبوتال (رجوع شود به: pentobarbital sodium)

(نام بازرگانی) نمبوتال (رجوع شود به: pentobarbital sodium)

nembutal

<hr> معنی : کینه جویی، انتقام، قصاص <hr> معانی دیگر : (اسطوره ی یونان) الهه ی انتقام، نمسیس، سزا، بادافره، کیفر، مکافات، انتقام گیر، سزادهنده، کیفربخش، الهه انتقام

معنی : کینه جویی، انتقام، قصاص معانی دیگر : (اسطوره ی یونان) الهه ی انتقام، نمسیس، سزا، بادافره، کیفر، مکافات، انتقام گیر، سزادهنده، کیفربخش، الهه انتقام

nemesis

nemine contradicente

nemine dissentiente

<hr> (جانورشناسی) نی نی (نوعی غاز هاوایی به نام branta sandvicensis)

(جانورشناسی) نی نی (نوعی غاز هاوایی به نام branta sandvicensis)

nene

nengo

<hr> پیشوند:، نو، نوین، تازه، زه [neolithic]، به روش نوین [neologism]، ینگه دنیا، امریکا، دینای جدید [neotropical]، پیشوند بمعنی جدید

پیشوند:، نو، نوین، تازه، زه [neolithic]، به روش نوین [neologism]، ینگه دنیا، امریکا، دینای جدید [neotropical]، پیشوند بمعنی جدید

neo catholic

neo fascism

neo fascist

neo marxism

neo nazi

neo nazi disturbances

neo nazism

neo zionists

<hr> (داروسازی) نئو ارزفنامین (که پیشترها در درمان سفلیس به کار می رفت)

(داروسازی) نئو ارزفنامین (که پیشترها در درمان سفلیس به کار می رفت)

neoarsphenamine

<hr> معنی : احیا کننده سبک های قدیمی <hr> معانی دیگر : (وابسته به دوران احیای هنر و ادبیات کلاسیک - در انگلیس بین سال های 1660 و 1740 بود) نئوکلاسیک (neoclassical هم می گویند)، سبک نئوکلاسیک

معنی : احیا کننده سبک های قدیمی معانی دیگر : (وابسته به دوران احیای هنر و ادبیات کلاسیک - در انگلیس بین سال های 1660 و 1740 بود) نئوکلاسیک (neoclassical هم می گویند)، سبک نئوکلاسیک

neoclassic

neoclassical

neoclassically

neoclassicism

neoclassicist

neocolonial

<hr> استعمار نو، نواستعماری

استعمار نو، نواستعماری

neocolonialism

neocolonialist

neocolonially

<hr> (شیمی) نئودیمیم (عنصر شیمیایی سیمین رنگ - نشان آن: nd، وزن اتمی: 144/24، شماره ی اتمی: 60، وزن مخصوص: 7/007، نقطه ی گداز: 1021c، نقطه ی جوش: 3074c)

(شیمی) نئودیمیم (عنصر شیمیایی سیمین رنگ - نشان آن: nd، وزن اتمی: 144/24، شماره ی اتمی: 60، وزن مخصوص: 7/007، نقطه ی گداز: 1021c، نقطه ی جوش: 3074c)

neodymium

neoformation

<hr> امپرسیونیسم نوین (به ویژه در نقاشی)

امپرسیونیسم نوین (به ویژه در نقاشی)

neoimpressionism

neoimpressionist

neojournalism

<hr> ابزار سنگی عهد نوسنگی، نوسنگ، الت سنگی مربوط به عصر حجر جدید

ابزار سنگی عهد نوسنگی، نوسنگ، الت سنگی مربوط به عصر حجر جدید

neolith

<hr> معنی : نوسنگی، وابسته به عصر حجر جدید <hr> معانی دیگر : (زمین شناسی) نوسنگی (حدود 8000 تا 3500 سال پیش از میلاد)

معنی : نوسنگی، وابسته به عصر حجر جدید معانی دیگر : (زمین شناسی) نوسنگی (حدود 8000 تا 3500 سال پیش از میلاد)

neolithic

neologise

<hr> معنی : واژه جدید، نوواژه، لغت اختراعی <hr> معانی دیگر : (واژه ی نو یا معنی تازه برای واژه ی موجود) نو واژه، نوچم، معنی جدید

معنی : واژه جدید، نوواژه، لغت اختراعی معانی دیگر : (واژه ی نو یا معنی تازه برای واژه ی موجود) نو واژه، نوچم، معنی جدید

واژه های حرف "n" - انگلیسی به انگلیسی