قسری

قسس

<hr> مترادف قسط : دادگری، داد، عدل، منصفت، بخش، حصه، قسمت <hr> برابر پارسی : داد، بازپرداخت، مانده

مترادف قسط : دادگری، داد، عدل، منصفت، بخش، حصه، قسمت برابر پارسی : داد، بازپرداخت، مانده

قسط

قسط الحلو

قسط السنین

قسط المرو

قسط بحری

<hr> برابر پارسی : پرداخت بندی

برابر پارسی : پرداخت بندی

قسط بندی

قسط تلخ

قسط رومی

قسط سوری

قسط شامی

قسط صینی

قسط عربی

قسط فارسی

قسط مقری

قسط هندی

قسطا

قسطاس

قسطال

قسطانه

قسطانیه

قسطس

قسطل

قسطلانی

قسطمونی

قسطنطنیه

قسطنطین

قسطنطین افریقی

قسطنطین دهم

قسطنطین دوم

قسطنطین نهم

قسطنطین هشتم

قسطنطین هفتم

قسطنطین پاشا

قسطنطین پنجم

قسطنطین چهارم

قسطنطین یازدهم

قسطنطینی

قسطنطینیه

قسطین

قسطین رود

قسطین لار

قسقاسه

قسقسه

<hr> مترادف قسم : بهره، نصیب، جنس، جور، دسته، رقم، صنف، طور، گونه، نوع | حلف، سوگند، یمین <hr> برابر پارسی : سوگند، جور، مانند، گونه

مترادف قسم : بهره، نصیب، جنس، جور، دسته، رقم، صنف، طور، گونه، نوع | حلف، سوگند، یمین برابر پارسی : سوگند، جور، مانند، گونه

قسم

قسم خوردن

قسم دادن

فرهنگ فارسی

واژه های حرف "ق" - فرهنگ فارسی