دیکشنری تخصصی

side withdrawal

<hr> (رادیو) نوار جانبی، باند کناری، باندجانبی، نوارجانبی

(رادیو) نوار جانبی، باند کناری، باندجانبی، نوارجانبی

sideband

sideband attenuation

sideband power

sideband referenceglide slope

sideband supperssion

<hr> معنی : میز دم دستی، میز کناری، میز پادیواری <hr> معانی دیگر : هریک از تخته های دیواره یا طرفین چیزی، (اتاق نهارخوری) قفسه ی ظروف، گنجه، میز دم دستی، میز پا دیواری، میز کناری، میز قفسه دار

معنی : میز دم دستی، میز کناری، میز پادیواری معانی دیگر : هریک از تخته های دیواره یا طرفین چیزی، (اتاق نهارخوری) قفسه ی ظروف، گنجه، میز دم دستی، میز پا دیواری، میز کناری، میز قفسه دار

sideboard

<hr> sided _ پسوند: - طرفه، - طرفی، - سویه، - ضلعی، - رویه، - وجهی

sided _ پسوند: - طرفه، - طرفی، - سویه، - ضلعی، - رویه، - وجهی

sided

<hr> (امریکا - خودمانی)، یار، همدم، دوست صمیمی، شخص تابع، ادم پیرو، شخص وابسته

(امریکا - خودمانی)، یار، همدم، دوست صمیمی، شخص تابع، ادم پیرو، شخص وابسته

sidekick

<hr> معنی : اطلاعات ضمنی و فرعی، روشنایی غیر مستقیم <hr> معانی دیگر : چراغ یا نور جانبی، نور کنارین، اطلاعات جسته و گریخته (درباره ی چیزی)

معنی : اطلاعات ضمنی و فرعی، روشنایی غیر مستقیم معانی دیگر : چراغ یا نور جانبی، نور کنارین، اطلاعات جسته و گریخته (درباره ی چیزی)

sidelight

<hr> معنی : کار یا چیز فرعی، از بازی یا معرکه خارج کردن <hr> معانی دیگر : (بویژه ورزش) از شرکت بازداشتن یا بازماندن، (فوتبال و تنیس و غیره) هر یک از دو خط طرفین زمین، خط جانبی، (جمع) زمین خارج از هر یک از این دو خط، (راه آهن یا خط لوله و غیره) راه فرعی، لوله ی انشعابی، محصول فرعی، کار فرعی، خطوط طرفین میدان بازی

معنی : کار یا چیز فرعی، از بازی یا معرکه خارج کردن معانی دیگر : (بویژه ورزش) از شرکت بازداشتن یا بازماندن، (فوتبال و تنیس و غیره) هر یک از دو خط طرفین زمین، خط جانبی، (جمع) زمین خارج از هر یک از این دو خط، (راه آهن یا خط لوله و غیره) راه فرعی، لوله ی انشعابی، محصول فرعی، کار فرعی، خطوط طرفین میدان ب

sideline

sidelit

sider weave

siderazot

<hr> روز نجومی (23 ساعت و 56 دقیقه و 4/09 ثانیه)، روز استاری

روز نجومی (23 ساعت و 56 دقیقه و 4/09 ثانیه)، روز استاری

sidereal day

sidereal hour

<hr> ماه نجومی (27 روز و 7 ساعت و 43 دقیقه و 11/5 ثانیه)، ماه استاری

ماه نجومی (27 روز و 7 ساعت و 43 دقیقه و 11/5 ثانیه)، ماه استاری

sidereal month

<hr> زمان نجومی (365 روز و 6 ساعت و 9 دقیقه و 9/54 ثانیه)، زمان استاری

زمان نجومی (365 روز و 6 ساعت و 9 دقیقه و 9/54 ثانیه)، زمان استاری

sidereal time

<hr> سال نجومی، سال استاری

sidereal year

sideronatrite or urusite or urusite

siderophile

siderophore

siderophyllite

siderose

siderotil

sides of a triangle

sides of an angle

<hr> معنی : موضوع فرعی، نمایش فرعی، انحراف اتفاقی <hr> معانی دیگر : نمایش جنبی (بویژه در سیرک)، نمایش فرعی، موضوع فرعی

معنی : موضوع فرعی، نمایش فرعی، انحراف اتفاقی معانی دیگر : نمایش جنبی (بویژه در سیرک)، نمایش فرعی، موضوع فرعی

sideshow

sidesway

sidesway buckling

sidesway not prevented

sidesway prevented

sideswipe accident

sideswipe collision

sidetone

<hr> معنی : جاده فرعی، از امر اصلی منحرف شدن <hr> معانی دیگر : (ترن و غیره) خط عوض کردن، به خط فرعی رفتن

معنی : جاده فرعی، از امر اصلی منحرف شدن معانی دیگر : (ترن و غیره) خط عوض کردن، به خط فرعی رفتن

sidetrack

<hr> معنی : پیاده رو <hr> معانی دیگر : پیاده رو

معنی : پیاده رو معانی دیگر : پیاده رو

sidewalk

sidewalk width

<hr> معنی : جدار، کناره لاستیک اتومبیل، دیوار پهلویی <hr> معانی دیگر : کناره ی لاستیک اتومبیل، دیواره ی تایر

معنی : جدار، کناره لاستیک اتومبیل، دیوار پهلویی معانی دیگر : کناره ی لاستیک اتومبیل، دیواره ی تایر

sidewall

sidewall sampler

sideward descent

sideway displacement

<hr> معنی : نوعی مار زنگی کوچک، ضربت سنگین از پهلو، نوعی موشک ضد هوایی <hr> معانی دیگر : (جانورشناسی) مار کجرو (مار زنگی کوچک crotalus cerastes - بومی صحراهای جنوب باختری ایالات متحده)، (عامیانه - مشت زنی) ضربه ی از پهلو، ضربه ی جانبی

معنی : نوعی مار زنگی کوچک، ضربت سنگین از پهلو، نوعی موشک ضد هوایی معانی دیگر : (جانورشناسی) مار کجرو (مار زنگی کوچک crotalus cerastes - بومی صحراهای جنوب باختری ایالات متحده)، (عامیانه - مشت زنی) ضربه ی از پهلو، ضربه ی جانبی

sidewinder

sidewise buckling

<hr> معنی : طرفداری، جانبداری، بستگی بحزب، پهلویی <hr> معانی دیگر : (به ویژه خانه های چوبی) روکش دیوارهای خارجی (معمولا از چوب یا تخته های پلاستیکی یا فلزی)، دیوارپوش

معنی : طرفداری، جانبداری، بستگی بحزب، پهلویی معانی دیگر : (به ویژه خانه های چوبی) روکش دیوارهای خارجی (معمولا از چوب یا تخته های پلاستیکی یا فلزی)، دیوارپوش

واژه های حرف "s" - دیکشنری تخصصی