انگلیسی به فارسی

lauwine

<hr> معنی : گدازه، مواد مذاب اتشفشانی، توده گداخته اتشفشانی <hr> معانی دیگر : (آتشفشان) گدازه

معنی : گدازه، مواد مذاب اتشفشانی، توده گداخته اتشفشانی معانی دیگر : (آتشفشان) گدازه

lava

lava-lava

lavable

<hr> (در برخی مراسم کلیسای کاتولیک) شستن انگشتان، لگن ویژه ی این کار (lavabo dish هم می گویند)، آیین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی

(در برخی مراسم کلیسای کاتولیک) شستن انگشتان، لگن ویژه ی این کار (lavabo dish هم می گویند)، آیین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی

lavabo

lavaboes

lavabos

lavacre

lavadero

<hr> معنی : انجدان رومی، شستشوی معده یازخم <hr> معانی دیگر : (پزشکی) شستشو (شکم یا روده ها یا سینوس ها و غیره)، شویش، شستشو دادن زخم

معنی : انجدان رومی، شستشوی معده یازخم معانی دیگر : (پزشکی) شستشو (شکم یا روده ها یا سینوس ها و غیره)، شویش، شستشو دادن زخم

lavage

lavages

lavalava

lavalier

lavaliere

lavaliere or lavalier

lavalieres

lavaliers

lavalike

lavament

lavandera

lavanderas

lavandero

lavanderos

lavandin

lavandula

lavanga

lavas

lavash

lavatic

<hr> معنی : شستشو <hr> معانی دیگر : (پزشکی) شستشو (به ویژه شستشوی معده و غیره)

معنی : شستشو معانی دیگر : (پزشکی) شستشو (به ویژه شستشوی معده و غیره)

lavation

lavational

lavatories

<hr> معنی : دستشویی، مستراح <hr> معانی دیگر : آبریزگاه، مستراح (اتاقکی که خلا و دستشویی دارد)، (انگلیس) صندلی مستراح سیفون دار

معنی : دستشویی، مستراح معانی دیگر : آبریزگاه، مستراح (اتاقکی که خلا و دستشویی دارد)، (انگلیس) صندلی مستراح سیفون دار

lavatory

lavature

<hr> معنی : چکیدن، کشیدن، شستشو کردن، ریختن <hr> معانی دیگر : (شعر قدیم)، استحمام کردن، جاری بودن در امتداد چیزی، (اسکاتلند) پس مانده، ته مانده

معنی : چکیدن، کشیدن، شستشو کردن، ریختن معانی دیگر : (شعر قدیم)، استحمام کردن، جاری بودن در امتداد چیزی، (اسکاتلند) پس مانده، ته مانده

lave

laved

laveer

laveering

laveers

lavehr

lavement

<hr> معنی : اسطو خودوس عادی، بنفش کمرنگ <hr> معانی دیگر : (گیاه شناسی) استوقدوس (جنس lavandula از خانواده ی mint که از آن روغن خوشبویی به نام روغن استوقدوس oil of lavender می گیرند)، برگ و گلبرگ این گیاه که خوشبو بوده و آن را در کیسه های کوچک و غیره برای معطرسازی نگه می دارند، (رنگ) ارغوانی، گلناری، عطر سنبل

معنی : اسطو خودوس عادی، بنفش کمرنگ معانی دیگر : (گیاه شناسی) استوقدوس (جنس lavandula از خانواده ی mint که از آن روغن خوشبویی به نام روغن استوقدوس oil of lavender می گیرند)، برگ و گلبرگ این گیاه که خوشبو بوده و آن را در کیسه های کوچک و غیره برای معطرسازی نگه می دارند، (رنگ) ارغوانی، گلناری، عطر سنبل

واژه های حرف "l" - انگلیسی به فارسی