انگلیسی به فارسی

leerfish

leerier

leeriest

leering

leeringly

leerish

leerness

leeroway

leers

<hr> (مهجور) آگاه، واقف، ناقلا

(مهجور) آگاه، واقف، ناقلا

leery

<hr> معنی : ته نشین، درده <hr> معانی دیگر : درده (به ویژه درده ی شراب)، لرد، لرت

معنی : ته نشین، درده معانی دیگر : درده (به ویژه درده ی شراب)، لرد، لرت

lees

leese

leeser

leeshyy

leesing

leesome

leet

leetle

leetman

leets

<hr> در جهت باد، بادسوی، پشت به باد، واقع در سمت پناه دار کشتی، سوی پناه دار کشتی

در جهت باد، بادسوی، پشت به باد، واقع در سمت پناه دار کشتی، سوی پناه دار کشتی

leeward

leeward islands

leeward side

leewardmost

leewardness

<hr> معنی : انحراف، مهلت، راه گریز، حرکت یکوری، یک ورشدگی کشتی در اثر باد <hr> معانی دیگر : (عامیانه) آزادی عمل، (هواپیما و کشتی) انحراف از مسیر در اثر باد، کجراهی، عقب افتادگی

معنی : انحراف، مهلت، راه گریز، حرکت یکوری، یک ورشدگی کشتی در اثر باد معانی دیگر : (عامیانه) آزادی عمل، (هواپیما و کشتی) انحراف از مسیر در اثر باد، کجراهی، عقب افتادگی

leeway

leewill

leflunomide

lefsen

<hr> معنی : متروکه، متروک، چپ، در طرف چپ <hr> معانی دیگر : دست چپ، یسار، (از نظر سیاسی) چپ، لیبرال، به سوی چپ، به طرف چپ، (مشت زنی) دست چپ، مشت چپ، ضربه یا مشت با دست چپ، ضربه ی چپ، سمت چپ رودخانه (برای کسی که در جهت مسیر آن نگاه می کند)، چپی، سوی چپ، زمان گذشته و اسم مفعول فعل: leave، جناح چپ، leaveof past : زمان ماضی فعل leave

معنی : متروکه، متروک، چپ، در طرف چپ معانی دیگر : دست چپ، یسار، (از نظر سیاسی) چپ، لیبرال، به سوی چپ، به طرف چپ، (مشت زنی) دست چپ، مشت چپ، ضربه یا مشت با دست چپ، ضربه ی چپ، سمت چپ رودخانه (برای کسی که در جهت مسیر آن نگاه می کند)، چپی، سوی چپ، زمان گذشته و اسم مفعول فعل: leave، جناح چپ، leaveof past :

left

left atrioventricular valve

left atrium

left atrium of the heart

left bank

left coronary artery

<hr> (بیس بال) سمت چپ زمین (از دیدگاه plate)، بازی در طرف چپ زمین

(بیس بال) سمت چپ زمین (از دیدگاه plate)، بازی در طرف چپ زمین

left field

left fielder

left gastric artery

left gastric vein

<hr> سمت چپ، چپ سوی، در چپ، با دست چپ، وابسته به دست چپ، دست چپ

سمت چپ، چپ سوی، در چپ، با دست چپ، وابسته به دست چپ، دست چپ

left hand

left hand side

<hr> چپ دست، انجام شده با دست چپ (left-hand هم می گویند)، برای دست چپ یا افراد چپ دست، (به ویژه در مورد تعریف و تمجید) کنایه آمیز، دو پهلو، دست و پا چلفتی، یغور، بد قواره، رجوع شود به: morganatic، (در جهت خلاف عقربه های ساعت) راست به چپ، راست چپ، چپ سوی، واقع در سمت چپ، ناشی

چپ دست، انجام شده با دست چپ (left-hand هم می گویند)، برای دست چپ یا افراد چپ دست، (به ویژه در مورد تعریف و تمجید) کنایه آمیز، دو پهلو، دست و پا چلفتی، یغور، بد قواره، رجوع شود به: morganatic، (در جهت خلاف عقربه های ساعت) راست به چپ، راست چپ، چپ سوی، واقع در سمت چپ، ناشی

واژه های حرف "l" - انگلیسی به فارسی