انگلیسی به فارسی

memorialiser

memorialising

<hr> معنی : نویسنده یاد بود یا لوحه <hr> معانی دیگر : خاطره نویسی، یادنامه نویس، تذکره نویس

معنی : نویسنده یاد بود یا لوحه معانی دیگر : خاطره نویسی، یادنامه نویس، تذکره نویس

memorialist

memorialization

memorializations

<hr> معنی : یاداوری کردن، برسم یادگار نگاه داشتن <hr> معانی دیگر : بزرگداشت کردن، یادگری کردن، (خاطره ی شخص یا چیزی را) گرامیداشت کردن، همیادی کردن، گرامی داشتن، ذکر خیر کردن

معنی : یاداوری کردن، برسم یادگار نگاه داشتن معانی دیگر : بزرگداشت کردن، یادگری کردن، (خاطره ی شخص یا چیزی را) گرامیداشت کردن، همیادی کردن، گرامی داشتن، ذکر خیر کردن

memorialize

memorialized

memorializer

memorializes

memorializing

memorially

memoried

memories

memorious

memorisation

memorise

memoriser

memorist

memorizable

<hr> معنی : حفظ کنی <hr> معانی دیگر : حفظ کنی

معنی : حفظ کنی معانی دیگر : حفظ کنی

memorization

<hr> معنی : از بر کردن، حفظ کردن، بخاطر سپردن، یاد سپردن <hr> معانی دیگر : به یاد سپردن

معنی : از بر کردن، حفظ کردن، بخاطر سپردن، یاد سپردن معانی دیگر : به یاد سپردن

memorize

memorized

<hr> از برکننده، حفظ کننده

memorizer

memorizers

memorizes

<hr> معنی : یادبود، یادگار، خاطر، خاطره، حافظه، یاد <hr> معانی دیگر : ویر، بیر، برم، یادوهوش، یادداری، شهرت (به ویژه پس از مرگ)، نیکنامی، ناموری، (شخص یا چیز یا رویداد) در یاد، در خاطره، رجوع شود به: plastic memory، (کامپیوتر) یادانبار، یادگنجایی، ظرفیت حافظه، (کامپیوتر - دستگاه ضبط و نگهداری و پس خوراند داده ها) یادبردار، یادبرداری

معنی : یادبود، یادگار، خاطر، خاطره، حافظه، یاد معانی دیگر : ویر، بیر، برم، یادوهوش، یادداری، شهرت (به ویژه پس از مرگ)، نیکنامی، ناموری، (شخص یا چیز یا رویداد) در یاد، در خاطره، رجوع شود به: plastic memory، (کامپیوتر) یادانبار، یادگنجایی، ظرفیت حافظه، (کامپیوتر - دستگاه ضبط و نگهداری و پس خوراند داده

memory

memory access

<hr> مدت دستیابی به حافظه

memory access time

memory cache

<hr> (کامپیوتر) گنجایش حافظه، گنجایش حافظه

(کامپیوتر) گنجایش حافظه، گنجایش حافظه

memory capacity

<hr> (کامپیوتر) تراشه ی حافظه

(کامپیوتر) تراشه ی حافظه

memory chip

<hr> (کامپیوتر) چرخه ی حافظه، چرخه حافظه

(کامپیوتر) چرخه ی حافظه، چرخه حافظه

memory cycle

memory device

memory dump

memory guard

memory image

memory location

memory loss

<hr> نقشه حافظه، نگاشت حافظه

نقشه حافظه، نگاشت حافظه

memory map

memory picture

memory protection

memory snapshot

memory trace

memorylessness

memos

<hr> ممفیس (مرکز مصر باستان)

ممفیس (مرکز مصر باستان)

واژه های حرف "m" - انگلیسی به فارسی