انگلیسی به فارسی

<hr> (جانورشناسی) ناتیلوئید (از زیر راسته ی nautiloidea از پابرسران)

(جانورشناسی) ناتیلوئید (از زیر راسته ی nautiloidea از پابرسران)

nautiloid

nautiloidea

<hr> (جانورشناسی) ناتیلوس (از پابرسران حاره ای که چهار آبشش دارند)، حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند

(جانورشناسی) ناتیلوس (از پابرسران حاره ای که چهار آبشش دارند)، حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند

nautilus

nautophone

navagium

navahoes

navahos

navaid

<hr> سرخپوست ناواهو (سرخپوستان ناواهو در ایالت اریزونا زیست می کنند)

سرخپوست ناواهو (سرخپوستان ناواهو در ایالت اریزونا زیست می کنند)

navajo

<hr> معنی : وابسته به نیروی دریایی، وابسته به کشتی <hr> معانی دیگر : نیروی دریایی، ناوگانی، وابسته به کشتی و کشتیرانی، دریانوردی، ناوبری

معنی : وابسته به نیروی دریایی، وابسته به کشتی معانی دیگر : نیروی دریایی، ناوگانی، وابسته به کشتی و کشتیرانی، دریانوردی، ناوبری

naval

naval academy

naval attache

naval battle

naval brass

naval campaign

naval commander

naval division

naval engineer

naval engineering

naval equipment

naval forces

naval installation

naval missile

naval officer

naval shipyard

naval tactical data system

naval unit

naval weaponry

navalese

navalism

navalist

navalistic

navalistically

navally

navar

navarch

navarho

<hr> (خوراکپزی فرانسوی) تاس کباب ناوارن

(خوراکپزی فرانسوی) تاس کباب ناوارن

navarin

navarre

navarrese

navarrian

navars

<hr> راهرو مرکزی کلیسا (که نیمکت ها در دو سوی آن قرار دارند)، شبستان کلیسا، (چرخ دوچرخه و گاری و غیره) توپی، مقر، سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ

راهرو مرکزی کلیسا (که نیمکت ها در دو سوی آن قرار دارند)، شبستان کلیسا، (چرخ دوچرخه و گاری و غیره) توپی، مقر، سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ

nave

<hr> معنی : وسط، ناف، سره میان <hr> معانی دیگر : سره، مرکز، میانگاه، سره مج

معنی : وسط، ناف، سره میان معانی دیگر : سره، مرکز، میانگاه، سره مج

واژه های حرف "n" - انگلیسی به فارسی