انگلیسی به فارسی

ouvrier

ouvriere

ouyby

ouze

<hr> معنی : طرقه <hr> معانی دیگر : رجوع شود به: ring ouzel، ترقه، سار

معنی : طرقه معانی دیگر : رجوع شود به: ring ouzel، ترقه، سار

ouzel

ouzels

<hr> (مشروب الکلی بی رنگ متداول در یونان) اوزو

(مشروب الکلی بی رنگ متداول در یونان) اوزو

ouzo

ouzos

<hr> جمع واژه ی: ovum، روانشناسى : تخمک ها

جمع واژه ی: ovum، روانشناسى : تخمک ها

ovaherero

<hr> معنی : بیضی، تخم مرغی شکل، تخم مرغی، بادامی <hr> معانی دیگر : پناغ، خاگ دیس، خاگی

معنی : بیضی، تخم مرغی شکل، تخم مرغی، بادامی معانی دیگر : پناغ، خاگ دیس، خاگی

oval

<hr> اتاق کار رئیس جمهور امریکا (که بیضی شکل است)

اتاق کار رئیس جمهور امریکا (که بیضی شکل است)

oval office

oval window

oval-bodied

oval-shaped

ovalbumen

ovalbumin

ovalescent

ovalish

ovalization

ovalize

<hr> تخم مرغی وار، بشکل بیضی

تخم مرغی وار، بشکل بیضی

ovally

ovalness

ovalnesses

ovaloid

ovals

ovalwise

ovampo

ovangangela

ovant

ovaria

<hr> (nairavo) (تش .) مربوط به تخمدان، تخمدانی

(nairavo) (تش .) مربوط به تخمدان، تخمدانی

ovarial

<hr> معنی : تخمدانی، مربوط به تخمدان <hr> معانی دیگر : ovarial تش

معنی : تخمدانی، مربوط به تخمدان معانی دیگر : ovarial تش

ovarian

ovarian artery

ovarian cyst

ovarian vein

ovariectomize

<hr> (جراحی - بریدن و درآوردن یک یا هر دو تخمدان) تخمدان برداری

(جراحی - بریدن و درآوردن یک یا هر دو تخمدان) تخمدان برداری

واژه های حرف "o" - انگلیسی به فارسی