رابسون تولیدو

رابسون جانواریو

رابسون دی سوسا واسکونسلوس گوئز

رابسون سورینو دا سیلوا

رابسون گرین

<hr> مترادف رابط : پیوندگر، میانجی، واسطه <hr> برابر پارسی : میانجی، وابسته

مترادف رابط : پیوندگر، میانجی، واسطه برابر پارسی : میانجی، وابسته

رابط

رابط ارسی ای

رابط اف

رابط ایکس ال ار

رابط برنامه نویسی داس

رابط برنامه نویسی نرم افزار

رابط برنامه نویسی وب

رابط برنامه نویسی کاربردی

رابط بی ان سی

رابط تی اراس

رابط تی اواس لینک

رابط دودویی نرم افزار

رابط دی ام اس 59

رابط دی ای ان

رابط شماری

رابط فرستادن پیام

رابط فلوئنت

رابط قدرت و تنظیمات پیشرفته

رابط متحد توسعه پذیر سیستم عامل

رابط مغزی کامپیوتری

رابط مکانیکی

رابط مینی دی ای ان

رابط میکرو دی وی ای

رابط های منطقی

رابط وی جی ای

رابط کاربر گرافیکی

رابط کاربری جی کوئری

رابط گرافیکی دستگاه

<hr> مترادف رابطه : ارتباط، انتساب، انس، بستگی، پیوستگی، پیوند، تماس، ربط، سروکار، نسبت، وابستگی <hr> متضاد رابطه : ضابطه <hr> برابر پارسی : بستگی، پیوند، وابستگی

مترادف رابطه : ارتباط، انتساب، انس، بستگی، پیوستگی، پیوند، تماس، ربط، سروکار، نسبت، وابستگی متضاد رابطه : ضابطه برابر پارسی : بستگی، پیوند، وابستگی

رابطه

رابطه اسلامی کرد

رابطه باز

رابطه بازتابی

رابطه بازگشتی

رابطه بهم خورده

رابطه ترایا

رابطه تقریبا کامل

رابطه جوانی

رابطه خطی

رابطه دو شبه

رابطه دوتایی

رابطه راه دور

رابطه سلجوقیان با قراختائیان

رابطه عاشقانه

دانشنامه عمومی

واژه های حرف "ر" - دانشنامه عمومی