bills

<hr> معنی : یار، رفیق، نوعی کتری فلزی، چماق یا گرز راهزنان، همدم، برادر، چوب دستی، باطوم یا چوب قانون پاسبان <hr> معانی دیگر : پرموج، پرخیزاب، پرآبکوهه، پرتلاطم، کسی که کارش چسباندن پوستر (بر آویز) و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است (billsticker هم می گویند)، باتون پاسبان ها، چماق، کدینه، (استرالیا) قوطی یا کتری (برای پخت و پز در هوای آزاد)، مخفف نام william

معنی : یار، رفیق، نوعی کتری فلزی، چماق یا گرز راهزنان، همدم، برادر، چوب دستی، باطوم یا چوب قانون پاسبان معانی دیگر : پرموج، پرخیزاب، پرآبکوهه، پرتلاطم، کسی که کارش چسباندن پوستر (بر آویز) و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است (billsticker هم می گویند)، باتون پاسبان ها، چماق، کدینه، (استرالیا) قوطی 

billy

billy eilish

<hr> معنی : بز نر <hr> معانی دیگر : باتون پاسبان ها، چوبدستی، چماق، کدینه، نره بز، بز نر بزنر

معنی : بز نر معانی دیگر : باتون پاسبان ها، چوبدستی، چماق، کدینه، نره بز، بز نر بزنر

billy goat

bilocation

bilse

bily eilish

bilye

bilzzard

bimalleolar

bimble

<hr> (قدیمی - خودمانی) آدم، شخص، یارو، (خودمانی) آدم لوس یا احمق (بیشتر در مورد زن)

(قدیمی - خودمانی) آدم، شخص، یارو، (خودمانی) آدم لوس یا احمق (بیشتر در مورد زن)

bimbo

bimerous

bimetallic corrosion

bimodal distribution

bimodal hearing

bimodal network

<hr> هر دو ماه یک بار، دو ماهه، (نادر) ماهی دو بار (بیشتر semimonthly می گویند)، مجله ای که دوماه یکبار منتشر میشود

هر دو ماه یک بار، دو ماهه، (نادر) ماهی دو بار (بیشتر semimonthly می گویند)، مجله ای که دوماه یکبار منتشر میشود

bimonthly

<hr> (الکترونیک) دو بلوره

bimorph

bimorph mirror

bimorphism

bin men

bin packing

binacular

binaculars

binario

binarization

binarize

binarizing

<hr> معنی : دوتایی، مضاعف، جفتی <hr> معانی دیگر : دوگانه، متشکل از دو چیز، مزدوج، دو برابر، (شیمی) دارای دو بنیان یا دو عنصر، دارای یک عنصر و یک بینان، (کامپیوتر) باینری، دوگان (عدد 1 و صفر)، دودویی، (موسیقی) دوبخشی، قطعه ی مرکب از دو قسمت وابسته

معنی : دوتایی، مضاعف، جفتی معانی دیگر : دوگانه، متشکل از دو چیز، مزدوج، دو برابر، (شیمی) دارای دو بنیان یا دو عنصر، دارای یک عنصر و یک بینان، (کامپیوتر) باینری، دوگان (عدد 1 و صفر)، دودویی، (موسیقی) دوبخشی، قطعه ی مرکب از دو قسمت وابسته

واژه های حرف "b" - پیشنهاد کاربران